گفته اند روزی بهلول در مجلس «محمد بن سلیمان عباسی»، پسر عموی هارونالرشید حاضر بود و یکنفر از علماء اهل تسنن بنام «عمر بن عطاء العدوی» که از اولاد عمر بن خطاب بود نیز در مجلس حضور داشت.
ادامه مطلب ...
اطلاعیه
سلام به همه!
مدتی نبودم ولی حالا که اومدم با ی خبر دست اول اومدم.
ادامه مطلب ...
چند وقتی بود در بخش مراقبت های ویژه یک بیمارستان معروف، بیماران یک تخت بخصوص در حدود ساعت ۱۱ صبح روزهای یکشنبه جان می سپردند و این موضوع ربطی به نوع بیماری و شدت وضعف مرض آنان نداشت.
ادامه مطلب ...سه تا زن انگلیسی ، فرانسوی و ایرانی با هم قرار میزارن که اعتصاب کنن و دیگه کارای خونه رو نکنن تا شوهراشون ادب بشن و بعد از یک هفته نتیجه کارو بهم بگن.
زندگی خود را بر چند اصل استوار کردی؟
فرمودند:
1- دانستم کار مرا دیگری انجام نمی دهد پس تلاش کردم.
2- دانستم
که خدا مرا می بیند پس حیا کردم .
3- دانستم که رزق مرا دیگری نمی خورد پس آرام
شدم.
4- دانستم پایان کارم مرگ است پس مهیا شدم...
سلام این چندتا عکس باحال رو ببینین و کیفشو ببرین.
این تصویر یک جسمه یا دو جسم؟؟؟
این تصویر مکعبه یا گوشه دیوار؟؟
یک پل یا چند کشتی؟؟؟
یک دقیقه به وسط تصویر خیره بشین..بدون اینکه چشماتونو حرکت بدین
حالا به پشت دستتون نگاه کنین..آیا زیر پوستتون چیزیه؟؟
این تصویر فقط خاموش و روشن میشه
اما چشم اونو در حال چرخش میبینه
باورتون میشه که این اسبا یکرنگ هستن؟؟
هــــــــــــــــــــــــــی......اینجاچقدرسوت وکوره.....مگسم پرنمیزنه......گویاوبلاگ کپک زده...........
اینجاکسی نیست.....نیست....نیست....نیست....
ازبس که سوت وکوره وکسی نیست،صدامیپیچه....اکوداره.....
حالاتاکسی اینورا نیست،باوجوداین اکو،خوبه یه دهن آوازبخونیم................شجریان چطوره؟
"بادصبابرگل گذرکن گل گذرکن گل گذرکن....ازحال گل ماراخبرکن،نازنین، مارا خبر کن...
مارا خبرکن...ماراخبرکن..."
بسه دیگه گویامحرمه هاااااااااااااااااااااااااااااااااا
حداقل اخراجی های وبلاگ که بودن،کلی حاشیه ودعوا و جنجال ومکافات وانتقاد وبحث ودشنام و
گیس وگیس کشی و...بود......(البته اشاره کنم،قصدبنده اصلاطرفداری از دوفرد مذکور نیست)
اما الآن....خیلی پُخ وبیروحه....نخ_سوزن صندلی داغِ یخ کرده.............
حسین جانم,دیروز روز عاشورای تو بود و من متوجه چیزی شدم,تا دیروز فکر میکردم زیباترین صحنه های زندگیم خلاصه میشوند در دیدن غروب خورشید در کنار دریا, طبیعت رنگارنگ در پاییز, خش خش برگهای خشک زیر پایم و آسمان پر ستاره شب.
اما دیروز در خیمه ای که برای تو برپا شده بود پسرکی را دیدم که سربند یا ابا الفضل بسته بود و پرچم سرخی در دستش بود که نام زیبای تو بر آن نقش بسته بود.
تازه دیروز فهمیدم رقص آن پرچم سرخ در دست باد زیباترین چیزی است که تا به حال دیده ام.
آری حسینم, من زیباترینم را در تو یافتم.
دانش آموزدیروز،
علاف امروز،
بیکارفردا،
بابادانشجووووووووووووووو
روزت مبارک.....
امشب بگوبابایی شونه به موهات بزنه
امشب سرت تودامنش،فرداسرش تودامنت
امشب گوش کن به بابایی تابرات قصه بخونه
فردا بایدتو بگی و،بابابه حرفات گوش کنه
ادامه مطلب ...
باران میبارد به حرمت کداممان؟؟؟؟؟ نمیدانم......
من همین قدر میدانم که باران صدای پای اجابت است و خدا با همه ی عظمتش دارد ناز میخرد...
پس توهم نیاز کن...
استاد زبان فرانسه در مورد مذکر یا مونث بودن اسمها توضیح میداد که پرسید :
کامپیوتر مذکر است یا مونث؟..................