وبلاگ دانشجویان مهندسی فناوری اطلاعات دانشگاه اصفهان

وبلاگ دانشجویان it ورودی 90 دانشگاه اصفهان

وبلاگ دانشجویان مهندسی فناوری اطلاعات دانشگاه اصفهان

وبلاگ دانشجویان it ورودی 90 دانشگاه اصفهان

هیییییییییییییییییییییی روزگار

بچه ها این بنده حقیر عاجزانه به پاتون میوفته... 

التماستون میکنه... 

شمارو به جان من از ترم دیگه سعی کنید با این اعصاب من بازی نکنید... 

از قدیم گفتن :  

                      بنی آدم .....           که در آفرینش ز یک گوهرند 

بابا پس بیاید هم دل شیم گند زدنامون مثل هم باشه نه اینکه گند یکی باشه افتادن یکی باشه ۱۳ یکی باشه ۱۶ یکی باشه ۱۹(      ) 

آقا اصا ا ابراز نکنید یا اگه میخواد بگید اعلام کنید که حداقل با من متفاوتید...بخدا مشکل روحی روانی پیدا کردم بس که غصه خوردم... 

گذاشتمش جزء خاطرات به این امید که دیگه زنده نشه...

زمین نمیتونه نفس بکشه!

سلام دوستان،نماز روزه هاتون قبول!


کلا تصمیم گرفتیم اسم این هفته رو بذاریم هفته بروبچچچچچچ!


حدودای 19 سال پیش یه همچین روزی زمین احساس کرد که دیگه نمیتونه راحت نفس بکشه ، تا همین امروز هم دلیلشو نفهمیده! ولی خب حالا دیگه همه ما میدونیم چرا!


آخه یه فرشته به اسم AT به دنیا اومده بود که به قول شاعر : شیطنت از چشم سیاش میریزه!



عاطفه جونم تولدت مبارک ، ایشالا صد سال دیگه همین طوری نذاری زمین یه نفس راحت از 


دست تو و شیطونیات بکشه!



از طرف بروبچچچچچچ. 

الوداع بوقی.....سلام نیمچه بوقی!!!!

الوداع بوقیت.....سلام نیمچه بوقیت!!!!

ادامه مطلب ...

happy birthday

صدای به هم خوردن بال معصوم فرشته می آید انگار آمدن تو نزدیکست در متن سرگردانیم یک تکه فانوس پیداست .

درخت سیبی آمدن تو را به مناجات نشسته است . آهی بلند از 

 ناحیه ی مرطوب گونه ای شرجی در حال صعود به قله ی آسمان هاست ، کسی نامرئی احتمال آمدن تو را به ستاره هایی که پشت حضور شب به خواب رفته اند تبریک می گوید. من می روم تا تو بیایی ، دیگر رسیدی ،

فاطمه جان رسیدنت مبارک.

تئاتر سبزیجات جهانی می شود!!!

سلام به همه دوستان عزیم.

تئاتر سبزیجات رو که یادتون میاد؟مطمئنم یادتون میاد....

بهتون پیشنهاد میکنم حتما به ادامه مطلب مراجعه کنید...

                                                                             یعنی وبمون جهانی شد!!

ادامه مطلب ...

پیشگویی های نستراداموس الملک!!!!(رمزو که حفظین!!!)

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

داستان ماژیک...

سه شنبه همون روز که می خواستین برین کانون تئاتر...(22آذر)

برید به ادامه مطلب طولانیه.....

ادامه مطلب ...

تئاترسبزیجات اکران میشود....

ی دونه خنگ ... دوتا خنگ ... سه تا خنگ

ی دونه مرغ ... دوتا مرغ ... سه تا مرغ

ی دونه سروپود ... دوتا سروپود ... سه تا سروپود

نه ده بیستا...!

ادامه مطلب ...

انتخاب بازیگر برای تئاتر سبزیجات!!!


اطلاعیه


سلام به همه!

مدتی نبودم ولی حالا که اومدم با ی خبر دست اول اومدم.

ادامه مطلب ...

بررررررررررررررررررررررررررررف

وقتی تنها شدی بدون خدا همه رو بیرون کرده تا فقط خودت باشی و خودش........


وچه کیفی داره تنهایی زیر برف اونم واسه من که دفعه اولمه خوشکلیه خدا رو تو این برفا میبینم


این منم که رو به آسمون درحال تماشای برفام

خواهشن همه بخونن!!

سلام به همه دوستای گلم

اول از همه باید از همتون عذر خواهی کنم به خاطر کوتاهی در مسئولیتی که بهم محول کردین.

دلیلش این بود که کامپیوترم مریض شده بود از این ویروسایی که جدید اومده گرفته بود مجبور شدم به کل ویندوزشو عوض کنم،که خب بماند چه بلاهایی سر این بدبخت اومد.حالا که درست شده(البته نیم بند)و در خدمت شما هستم!

مطالبی که گذاشتینو به همراه کامنت هاتون خوندم.این شد که تصمیم گرفتم این پستو بذارم!

دوستای گلم!

اگه وبلاگ دختر خانومها و آقا پسرا جدا بود ،خب میشد هرجور که دلمون بخواد باهم صحبت کنیم و کامنت بذاریم!اما الان این ی وبلاگ گروهیه.به خاطر تفاوت های اخلاقی( یا نمی دونم هر چیز دیگه) که وجود داره، رعایت بعضی از نکات لازمه.

بذارین ی مثال بزنم.حتمن کامنت های مطالب اخیر رو یادتونه.خانوم ها از کامنت ها و پاسخ ها ناراحت بودن اما آقایون براشون خیلی عادی بود و انگار نه انگار که چه حرفهایی به هم زدن!!!

من نمیگم برخورد کدوم دسته غلطه کدوم درست،‌‌ مهم تفاوت دیدگاهه.

ما دیگه باید خودمونو برای ورود به ی جامعه به عنوان یکی از افرادی که توی چرخیدن چرخ جامعه شریکه،آماده کنیم.پس باید به تفاوت دیدگاه ها احترام بذاریم و یاد بگیریم چه طور باهم ارتباط برقرار کنیم که نه سیخ بسوزه نه کباب!

ازتون میخوام یکی از مطالب رو انتخاب کنید و کامنت هاشو بخونین تا متوجه منظورم بشین.



اما در مورد انتقاد.وقتی قراره از کسی انتقادی بکنیم چقدر خوبه که به ویژگی های اخلاقی اون فرد توجه داشته باشیم.و چقدر خوبه موقع انتقاد انصاف داشته باشیم و وقتی از دست کسی عصابانی هستیم سریع ی پست یا کامنت نذاریم که ای وای و ای داد و بیداد دیدی فلانی چی نوشته؟!دیدی فلانی چی گفته؟!!!!!!!!

پیشواهای دینی ماهم همیشه گفتن انتقاد پنهانیش خوبه نه علنی.پس بهتره اول ی سری به فهرست نویسنده ها بزنید و در قسمت "تماس با من"انتقادتون رو مطرح کنید.اشکالی نداره اگه اسمتونو نگین!!اینجوری شاید خیلی از مشکلاتمون حل بشه.



در مورد مهمانان وبلاگ:بهتره اگه کامنتی رو در حد وبلاگمون ندیدیم تایید نکنیم تا بعدا دردسر نشه برامون!و اینکه با برخورد مناسب و منطقی،ازمهمونامون پذیرایی کنیم.گاهی اوقات شاید کامنتهاشون تلنگری باشه واسه اینکه بتونیم نقاط ضعفمون رو پیداکنیم.درکل بیاین ی وبلاگ مهمون نواز داشته باشیم.


حتمن اگه این متنو خوندین در قسمت نظرات،نظرتون رو بگید.توی این ی مورد اگه انتقادی رو وارد میدونین حتمن در قسمت نظرات بگین.ممنون از تودوست عزیز که وقت گذاشتیو این مطلب طولانی منو خوندی


به امید اینکه روزهای خوبی رو

در کنارهم داشته باشیم

و به این امید که همیشه

باشوق ذوق روزهای اول

به این دفترچه خاطرات مجازی

سر بزنیم.


از طرف ی مدیر شرمنده!!

(ِـِِ)

سلام به همه

پیش خودمون بمونه

امروز داشتم واس خودم بازی میکردم که دیدم

مامانم زل زده به من

منم خجالت کشیدم و عروسکامو جم کردم و خودم و زدم به اون راه که مثلا دارم اتاقمو جم و جور میکنم

بعد دیدم نه خیر مامانم ول کن نی

هی نگاه میکنه

منم بهش گفتم:چیزی شده؟
زد زیره خنده و گفت یه چیزی می خواستم بهت بگم

ولی دیدم هنوز بچه ای

منم که حس کنجکاویم داشت منو میترکوند

رفتم پیشش و کلی خواهش کردم که بهم بگه

با خودم گفتم شاید می خواد باهام درد و دل کنه یا اینکه یه چیزی می خواد بگه یا اینکه یه چیزی شده من خبر ندارم

خلاصه بعد نیم ساعت خواهش و التماس

اومد گفت هیچی بابا می خواستم بگم بیا آشغالارو بزار دم در.....