وبلاگ دانشجویان مهندسی فناوری اطلاعات دانشگاه اصفهان

وبلاگ دانشجویان it ورودی 90 دانشگاه اصفهان

وبلاگ دانشجویان مهندسی فناوری اطلاعات دانشگاه اصفهان

وبلاگ دانشجویان it ورودی 90 دانشگاه اصفهان

صندلی داغ 6

 اولین مهمان صندلی داغ ترم دو


..:: اینجانب فاطمه فلاحتی ::..

نظرات 116 + ارسال نظر
فاطمه چهارشنبه 12 بهمن 1390 ساعت 23:52

بسم الله...
سلام به همگی...

اولین کامنت رو خودم میذارم...برای همه دوستام:

چه دعایی کنمت بهتر از این
که خدا پنجره باز اتاقت باشد

اول بگم از دستم ناراحت نشین،بعضی سوالا رو جواب نمیدم...اما تایید میکنم...اینم سوپاپ اطمینان!!

الهام پنج‌شنبه 13 بهمن 1390 ساعت 00:18

سال و ماه و روز و ساعت تولد به شمسی و قمری و میلادی؟
بهترین دوستت تو تمام عمرت؟
بهترین روز عمرت؟
بدترین روز عمرت؟
تاثیر گذارترین شخص تو زندگیت؟
دانشگاه بهتره یا دبیرستان؟ چرا؟
رنگ مورد علاقه؟
بهترین کتابی که خوندی؟
بهترین فیلمی که دیدی؟
اهل موسیقی هستی؟

به به الهام بانو!!

متولد بیست و نهمین روز از زمستان سال 1370...ساعت 6صبح...دقیقا روزی که برای امام علی جشن تولد میگیریم!

بهترین دوستم::دو تان زهرا و ریحانه +یکی دیگه که خیلی دوسش دارم از بچه گیم باهام دوست بوده تا الان ، هر وقت تنها بودم اون کنارم بود

بهترین روز عمرم::خیلی از این بهترین ها داشتم...اما یکیش خیلی تو ذهنم مونده میخواستم نگما! روزی که برای بار اول رفتم حرم امام علی(ع) ،هیچ وقت فراموش نمی کنم اون لحظه رو

بدترین روز عمرت:: فوت عموم 16 فروردین 1386

تاثیر گذارترین اشخاص توی زندگیم::پدر و مادرم که همه عمر مدیونشونم

دانشگاه بهتره::چون بدون استرس نمیرم سر کلاس(تو دبیرستان وقتی نمیرفتم سر کلاس همش استرس داشتم الان مچمو میگیرن)...مجبور نیستم عربی بخونم...وقت آزادم بیشتره.

رنگ مورد علاقم:: همه رنگ ها رو دوست دارم...بیشتر به ترکیب رنگ ها علاقه دارم...ولی بذار...اوووووووم...آبی رو فکر کنم بیشتر دوست دارم

بهترین کتابی که خوندم::نهج البلاغه ،نه اینکه همشو خوندم و همشو فهمیدم و اینا...نه...چون برام ی کتاب متفاوته ....

بهترین فیلم::شاید بگم فلان فیلم رو دوست دارم اما هیچ کدوم از فیلم هایی که تا الان دیدم به نظرم بهترین نبودن

اهل موسیقی؟:: اگه منظورت اینه که خودم نوازنده باشم...نه تا حالا کلاس نرفتم اما خب دوست دارم برم...اگه منظورت گوش دادن به موسیقیه که بعـــــــــــــــــــــــــــــله!

عاطفه پنج‌شنبه 13 بهمن 1390 ساعت 02:31

می بینم که بالاخره نشستی رو صندلی(!)

اگه یه نفر بهت بگه من ازت متنفرم و تو خیلی آدم افتضاحی هستی چی جوابشو میدی؟!

بستگی داره کی باشه.
اگه از دوستای صمیمیم باشه:1-اگه عصبانی باشه،میذارم آروم بشه بعد میرم پیشش و حتما دلیلشو ازش میپرسم...شاید عصبانی بوده که اینو گفته.
2-عصبانی نباشه،اولا خیلی ناراحت میشم.بعد خب ازش دلیل میخوامو راحت از کنار دوستای صمیمیم نمیگذرم...

اگه از دوستای صمیمیم نباشه،یا کلا باهم دوست نباشیم،خب هر کسی ی دیدی داره دیگه... چیکار کنم حالا!آدما از یکی خوششون میاد از یکی بدشون میاد...به جاش کلــــــــــی آدم هستن که دوستم دارن.مثلا خودت

چههههههه؛البته شایدم اینجوری نباشما...نمیدونم.از خودم انتظار این برخوردو دارم...

علیرضا پنج‌شنبه 13 بهمن 1390 ساعت 09:26

اول یه چنتا سوال ساده بپرسیم بهتره ...
مهندسی فناوری اطلاعات چندمین رشته ای بود که زدید ؟

اولین رشته!
کلا هر چی فناوری اطلاعات بود زدم ،بعدش نرم افزار،بعدش سخت افزار ، بعدش معماری...

علیرضا پنج‌شنبه 13 بهمن 1390 ساعت 09:42

دوست داشتین چه رشته ای قبول بشین ؟

فناوری اطلاعات دانشگاه اصفهان!!خیلی دوست داشتم این رشته قبول بشم و به خصوص همین دانشگاه

علیرضا پنج‌شنبه 13 بهمن 1390 ساعت 09:43

اگه رئیس دانشگاه اصفهان بودید اولین کاری که می کردید چی بود ؟

تو صندلی داغ های قبلی کلی پیشنهاد داشتم ... ولی الان نظرم عوض شده...حتما استاد مهاجر رو ،نمیگم بیرون میگردم،ولی ی کار دیگه بهشون میدادم!
دانشکده فنی رو به چند تا دانشکده تقسیم میکردم،و عمرا فناوری اطلاعات رو با کامپیوتر ی جا میذاشتم!

علیرضا پنج‌شنبه 13 بهمن 1390 ساعت 09:47

چند بار تا حالا آشپزی کردین غذاتون سوخته ؟!!

اوووووووووووو.خیلی....اولین بار 7 سالم بود!چون مادر شاغل بودن...
همون اوایل بیشتر غذا می سوزوندم... چون وقتی داشتم برای کنکور درس میخوندم آشپزی نکردم،جدیدا هم یه کوچولو غذاها رو میسوزونم!ولی میشه خوردش...

علیرضا پنج‌شنبه 13 بهمن 1390 ساعت 10:48

تا حالا شده مهمون داشته باشین غذا بسوزونین ؟! اگه آره بعدش چیکار کردین ؟ چیکار کردن ؟!

سخت ترین غذایی که پختین چی بوده ؟

به ترتیب بیشترین مورد اتفاق افتاده در آشپزیتون چینش کنید :!
سوخته
نپخته
شور
بی نمک
شفته !
و یا احیانا موارد دیگه ...

بله شده...خدا رو شکر هنوز مهمونا نیومده بودن از رستوران غذا گرفتیم.

سخت ترین غذا:کوفته!!!
ترتیب موارد اتفاق افتاده در آشپزی:
بی نمک
شور
کم روغن
سوخته
یکی از مواد رو جابه جا برداشته باشم(مثلا قرمه سبزی با سبزی کوکو!!)
.
.
.
.
شفته

مینا پنج‌شنبه 13 بهمن 1390 ساعت 11:18

ترینها:
شجاعترین:
شیطون ترین:
قابل اعتماد ترین:
سر و زبون دار ترین:
مهربونترین:
زورگوترین:
باهوشترین:
ساکت ترین:
رک ترین:
اخمو ترین:
مرموزترین:
بی مزه ترین:
خرخون ترین:
ساده ترین:
با معرفت ترین:
پرروترین:
منفی ترین:
مثبت ترین:

شجاعترین: نیلوفر
شیطون ترین: عاطی
قابل اعتماد ترین: عاطی بازهم
سر و زبون دار ترین: مینا
مهربونترین: پکیج بروبچچچچچ
زورگوترین: آقای ایوبی
باهوشترین: اگه بگم فردا خدایی نکرده ترورشون میکنن!!!
ساکت ترین: آقای آصفی/ هدی/ناهید
رک ترین: نیلوفر/مینا
اخمو ترین: نمیدونم
مرموزترین:آقای آصفی
بی مزه ترین: نمیدونم
خرخون ترین:سیما /آقای ایوبی
ساده ترین: الناز / الهام
با معرفت ترین:عاطفه
پرروترین: مینا/ نیلوفر /آقای ایوبی
منفی ترین: نمیدونم
مثبت ترین: سیما

مینا پنج‌شنبه 13 بهمن 1390 ساعت 11:19

از بین بچه های کلاس وزرای کابینه دولت رو انتخاب کن:
وزیرفرهنگ و ارشاد:
وزیر جنگ:
وزیرارتباطات:
وزیرامور خارجه:
وزیر آموزش وپرورش:
وزیراقتصاد:
وزیربهداشت:
وزیر تعاون:
وزیر کشاورزی:
وزیر نفت:
وزیر علوم:
وزیر ورزش:

فرهنگ و ارشاد: مینا
جنگ: آقای ایوبی
ارتباطات: شیوا
امورخارجه: سیما
آموزش و پرورش: آقای صادقیان
اقتصاد: نمیدونم ولی میگن آقای مظفری در این زمینه کارشون خوبه
بهداشت:الهام
تعاون:مهسا
کشاورزی:مرضیه
نفت: مهسا
علوم: منیره
ورزش: نیلوفر

دوستان وزرا ساک هاتون رو ببندین فردامیریم سفرهای هیئت دولت...

مینا پنج‌شنبه 13 بهمن 1390 ساعت 11:21

اگه قرار بود توی فیلم و سریال مورد علاقت بازی میکردی دوست داشتی جای کدوم شخصیت بودی؟
کدوم بازیگر مرد رو از همه بیشتر دوست داری؟
کدوم بازیگر زن رو؟

یادم نیست فیلمارو!!!وایسا...اگه بگم عاطی خفم میکنه که!!!
ایرانی میگم:
اکبر عبدی/امین حیایی/جواد رضویان/حمید لولایی/علی صادقی...
بهنوش بختیاری/مرجانه گلچین/مریم میر جلالی/الهام حمیدی/بهنوش طباطبایی...

الهام بانو!!! پنج‌شنبه 13 بهمن 1390 ساعت 11:32

وای فاطمه!!!!! کربلا رفتی؟؟؟ واقعا خوش به حالت....

اگه قرار بود یه جای جامعتو درست کنی کجاشو تغییر میدادی؟ چرا؟
چی بیشتر از همه آزارت میده؟
اگه برگردی به گذشته کجای زندگیتو عوض میکردی؟
کدوم دوران زندگیتو بیشتر دوست داری؟(نوزادی!!!/ نونهالی/ کودکی/ نوجوانی/جوانی)

ان شاالله شماها هم میرین...

خیلی چیزا رو.همشو بگم؟!!

انصاف دیگه خیلی کم شده

زندگیمو تا الان دوست داشتم...شاید زودتر میرفتم رباتیک،یا به جای تئاتر کلاس کامپیوتر میرفتم....چرا میخندی خب؟!!همه اشتباهاتم رو دوست داشتم...

نوزادیمو که یادمه خیلی خوب بود..نونهالی و کودکی هم که عالی،همش خونه مادرم بودم با دختردایی هام و پسر دایی هام آتیش میسوزوندیم(رسما سطل زباله رو ی بار آتیش زدیم)/نوجوانی هم که قشنگ ترین دوران زندگیم بود و بهترین اتفاقات برام افتاد/جوانی هم که کجایی یات بخیر

اسماعیل پنج‌شنبه 13 بهمن 1390 ساعت 12:57

اگه یه کیسه بزرگ پر پول بیفته جلو پاتون چیکارش میکنین؟

ی حساب بانکی باز میکنم پولها رو میذارم توش ... بعد اگه صاحبشو پیدا نکردم،میرم سراغ ساخت مدرسه اونجوری که دوست دارم...(انقدر که هست پوله؟!!)

اسماعیل پنج‌شنبه 13 بهمن 1390 ساعت 13:00

از چه حیوانی بیشتر از همه میترسین؟

از سوسک و ملخ و هرچی حشره تو دنیاست...

مرضیه پنج‌شنبه 13 بهمن 1390 ساعت 13:27

بههههههههههههه رفیق خودم!
میبینم تسلیم شدی!!!!!!!!!!
رو صندلی نشستن خوبه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
از کلمات مفیدی که تو دانشگاه یاد گرفتی کدوما بیشتر دوست داری؟
1-بیمیر
2-قربو.........
3-چهههههههههههههههههه
4خ.ک.پ
5-سه بار

به به سلام...
فعلا که خوبه...ببینم بعدش چی میشه...

فکر کنم قربونم بری!!!!!
والبته چههههههههههههههههه

ehsan kashkooli پنج‌شنبه 13 بهمن 1390 ساعت 13:45

با سلام خدمت مدیریت محترم سایت .
خب خانم فلاحتی قصد دارم اگه اجازه میدید بازم اگه اجازه میدید به عنوان رییس فرقه ی بروبچ حالتوووووون رو اساسی بگیرم میخوام هرچی عقده از گروه بروبچ دارم رو تون در بیارم.پس منتظر جواب هستم که اجازه میدید یا نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

با سلام خدمت نماینده محترم کلاس
تو کامنت اول گفتم هر سوالی دوست دارین بپرسین منم تایید میکنم،اما شاید همشو جواب ندم....پس شما بپرسین منم سعی میکنم جواب بدم.

سیما پنج‌شنبه 13 بهمن 1390 ساعت 14:16

الهام جون یه سوالم می ذاشتی ما بپرسیم!!!!!!!!!!!
فاطی جون اگه میدونستی بری تجربی دکتر ماهری میشی و یه جراح پنجه طلایی بازم میرفتی ریاضی ؟
چند بار تا حالا با مامانت دعوات شده ؟
تا حالا شده از کسی متنفر باشی؟
اگه یه لنگه کفش داشتی دلت می خواس تو سر کی بزنی ؟
تا حالا از بابا مامانت کتک خوردی ؟

هرگز نمیرفتم رشته تجربی...

فکر کنم دوبار...اونی که یادم میاد

یادم نمیاد از کسی متنفر بوده باشم

من با لنگه کفش کسی رو نمیزنم.....(البته شاید در پایان صندلی داغ نظرم عوض شد!!!)

آره تو یکی از همون دعواها از مامانم...البته حق داشتن

شیوا پنج‌شنبه 13 بهمن 1390 ساعت 14:31

چندتا خواهرو برادر داری؟چند سالشونه؟(خودت هرچی به ذهنت میرسه توضیح بده)

یدونه برادر دارم که اول دبیرستانه.خواهر هم ندارم...همین به ذهنم میرسه

kash پنج‌شنبه 13 بهمن 1390 ساعت 17:04

نظرتون درمورد رابطه دختروپسر؟؟تفکیک جنسیتی؟؟



تا حالا شده پسری رو دوست داشته باشین اما طرف به شما محلی نزاره ؟؟؟تا حالا کسی از جنس مخالف شمارو دوست داشته وشما محل نذاشته باشید >؟؟چندتا دوست پسر داشتید.....؟؟ی سوالی داخل ذهنمه خودت بفهمش وجوابشو بده..........عشق خیابونی رو چطور توصیف میکنید..........عشق دانشگاهیی چطور؟؟؟


خواهشا ففط کلیشه ایی جواب ندید .

بله؟؟؟؟
خب...رابطه ها همه(حتی رابطه با خدا)ی ظاهر دارن ی باطن...ما همیشه میتونیم راجع به ظاهر رابطه ها نظر بدیم اما از باطن فقط و فقط ی نفر خبر داره...همون که خبر داره برای رابطه ها قانون گذاشته .. به نظرم رابطه باید طبق قانون خودش باشه...ارتباط باید باشه ولی در حد خودش....و شدیدا برام دختر و پسر توی برخورد های کلاسی متفاوتن....و از پایه با نظریه ی "بابا چه فرقی میکنه اونم همکلاسیته" یا اون یکی که میگه "پسر و دختر چه فرقی دارن" مخالفم... از صمیمی شدن زیادی هم بدم میاد...کلا در برخورد هام راحتم اما نه دیگه خیلی...
تفکیک جنسیتی مشکلی رو حل نمیکنه...مشکل از اونجایی ناشی میشه که ما توی فیلم ها به بچه ها مون یاد میدیم که ببین عزیزم اگه یکی چنین برخوردی با تو داشت منظورش اینه..توی دانشگاه دختر و پسر همدیگه رو میبینن عاشق میشن و زندگی میشه گل و بلبل...تو خیابون تصادف میشه دختره از ماشین پیاه میشه وباز همون گل و بلبل...بعد همون چیزی که به بچه نشون میدی میاد تو جامعه واست پیاده میکنه تو میگی آخ ببین چه بچه بـــــــــــــــــوقیه!باید تفکیک جنسیتی بشه.مخالفم.باید آموزش درست داده بشه.

خدایی جواب میدم...پسری رو دوست داشته باشم محل نذاره؟؟؟نه خداروشکر نشده!!!......دوست پسر(یعنی دوستی که پسره) برای من همکلاسیهام هم دوستمن،اما خب صمیمی ترینشون اون دوستم بود که تو دوران مهدکودک و دبستان و یه کوچولو از راهنمایی باهم دوست بودیم...شرمنده یکم بلند تر فکر کنید...
عشق خیابونی؟من اصلن چنین چیزی برام تعریف نشده...والا من دوتا عشق میشناختم زمینی و آسمونی،گویا علم پیشرفت کرده!!!...ولی کلا اگه منظورتون اینه که دو نفر تو دانشگاه از هم خوششون بیاد،خب این یعنی فرق میکنه؟بالاخره دو نفر باید باهم آشنا بشن،چه فرقی میکنه کجا!!!
کلیشه ای بود؟

دوستان خواهشا خودتون سوال بپرسین نگین دوستاتون بپرسن...

علیرضا پنج‌شنبه 13 بهمن 1390 ساعت 18:07

معمولا داداشتون چجوری کفرتونو درمیاره ؟!
تا حالا چندبار مشقای داداشتونو نوشتین ؟

زیاد نمیتونه کفرمو در بیاره!!!چون خودش زود عصبی میشه ولی من نه،وقتی میخواد کفر منو در بیاره قضیه برعکس میشه!!!!!

یه دوبار اونم از بس گریه کرد...فکر کنم دوم دبستان بود...

fasele پنج‌شنبه 13 بهمن 1390 ساعت 21:09

salam nazaret darmarede
godneshinha
motonaemin bedard
mostazafin
dehatiha
kar kadakn
ekhtelafe tabaghati
sirbadan
eamam komeyni
masolin xxx
konkor
sahmie shahed
osara
tagrish
zeynabie
zavadie
khabidan roy Zamin

بعضی از کلمات رو نتونستم بخونم...و در مورد اونایی که تونستم بخونم باید بگم،اینجا جای بحث درمورد این موضوعات نیست...حوصله تایپ کردنشو ندارم

عاطفه پنج‌شنبه 13 بهمن 1390 ساعت 21:14

Can you speak english??
translate the text
life becomes lie if "f" is missed: f denotes friend, so lie is a life without friend
i am happy that my life is not lie till i have a friend like U

I can understand the meaning of this text...but I cant translate it to Persian with this cute meaning.
thanks my dear Atefeh.....

aub پنج‌شنبه 13 بهمن 1390 ساعت 21:41

چرا همه رو آب میبره اما اصفهانی هارو خواب میبره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟iهمون چهچهچه خودتتتتتت

سلام جناب ایوبی!!!
نماینده محترم کلاس امیدوارم در آینده از اینکه درمورد هموطنانتون اینجوری صحبت کردین پشیمون نشین(منظورم فقط این کامنت نبود)....
والبته ... بهتره اینجا نگم!

san پنج‌شنبه 13 بهمن 1390 ساعت 21:52

آیا گواهینامه رانندگی دارید؟؟؟
--
اگه بله است یادر اینده بله خواهد شد
----
یکی از پسرهای کلاس رو داخل خیابانی ببینید ایا سوارش میکنید یا نه؟؟؟یا فقط ی بوق میزنید ی کلاسی میدید پیشش؟؟





تا بیاد یادم بیاد این آقا کی بود که انقدر آشنا میزد حتما دوتا چهار راه ازش فاصله گرفتم!!!
اگه شانس بیاره و من بشناسمش،بازهم براش فرقی نمیکنه،چون به ذهنم این چیزی که شما میگین خطور نمیکنه،فوقش میگم ئه این آقاهه تو کلاس مائه!

e a k پنج‌شنبه 13 بهمن 1390 ساعت 22:17

چراسوال اول کنکور قبول نشدی؟؟؟راستشو بخوای از لفظ کنکور بیش از حد متنفرم .......متنفرم تا اخر عمرم....حقیقتا قصددارم حتی برای ارشد کنکور ندم میخوام برم کانادا.......حقیتا اگه بعد از سوالهای ریاضی کنکور به خودم نیومده بودم همین ایتی هم قبول نمیشدم که خدارحم کرد ........
شغل خانواده
تحصیلاتشون .........خوب از نائین بگید .......از فرشهاش..........شما که انشاتون خوبه توصیف کنید چونکه بعضی ها انشاشون خوب نبود منظورمو متوجه میشید که.........

دوست ندارم بهانه تراشی کنم که استرس داشتم و هزار تا حرف دیگه،نه!مغرور بودم و باید ی جایی خدا منو به خودم میاورد و بهترین جا همین کنکور بود،چون با کم ترین هزینه بزرگ ترین درس زندگیم رو بهم داد،و خدا روشکر که قبول نشدم،چون علاوه بر اون درس،چیزی فهمیدم که تمام زندگیمو بیمه کرد....خدایا شکرت!
من از کنکور متنفر نیستم...کنکور بزرگ ترین اتفاق زندگیه من بود...

پدر و مادر و مادر بزرگ و پدر بزرگ و دایی و عمه و زنداییم همه فرهنگین!پدر مدیر دبیرستان و مادر معاون هستن(البته مادر خودشون رو بازنشست کردن)
تحصیلاتشون : لیسانس

نایین:برین تو گوگل سرچ کنین کلی اطلاعات کسب میکنین!!!انشام خوب نیست...

n a k پنج‌شنبه 13 بهمن 1390 ساعت 23:49

هدفتون از تشکیل فرقه ی خودگردان بروبچ چیه ؟! درصددم دراولین فرصت نحوه ی تشکیل این فرقه رو به کلیه ی دوستان ...

قبلا هم گفتم،از این گروه ها همه جا وجود داره،حالا ممکنه اسم نداشته باشن...اما گروه بروبچچچچچچ رو من تاسیس نکردم که بخوام در موردش توضیح بدم...ما همیشه باهم برای پست ها کامنت میذاشتیم،هر دفعه به ی اسم،که کم کم شد بروبچچچچچچ


به کلیه دوستان چی آقای ...
کاش به گروه بربچچچچچچ به چشم ی گروهی نگاه میکردین که دنبال شاد کردن فضاست،نه تخریبش


دوستان اگه غیر مستقیم منظور بنده رو متوجه نشدن،مستقیم میگم :با یک اسم کامنت بذارین لطفا...

علیرضا جمعه 14 بهمن 1390 ساعت 00:36

به نظر شما این کشورایی که نفت صادر میکنن بشکه هاشو پس میگیرن یا نفتا رو با بشکه میدن بره ؟!

این سوال یکی از دغدغه های ذهنیه مه!!!
بذارید در مورد ایران بگم:
اگه پس نمیگرفت که باید برای هربشکه نفت که صادر میشد، ی بشکه جدید میساختن،یعنی نیروی کار میخواستن،پس این همه بیکار نداشتیم!!!نتیجه===ایران بشکه ها رو پس نمیگیره!

علیرضا جمعه 14 بهمن 1390 ساعت 00:46

اگه بتونید پنج نفر از بچه های کلاسو تبخیر کنید کیا رو تبخیر می کنید ؟!

احتمالا کار ناتمام شما رو تمام میکردم!!!
آقای جعفری


خب پسرا تموم شدن!!!خیالمون راحت شد بریم سراغ بقیه:
مرضیه
مهسا
عاطی
خودم!!!!(بربچچچچچچ هم منقرض شدن،ببینیم دیگه کی میاد تووبلاگ)

علیرضا جمعه 14 بهمن 1390 ساعت 00:48

یه جمله ای که خیلی ازش خوشتون میاد ...

""وقتی خسته ام،خدا به من نزدیک تر است""

علیرضا جمعه 14 بهمن 1390 ساعت 00:50

دوست داشتید توی کدوم دوران تاریخ زندگی می کردید ؟ چرا ؟

اوایل خیلی دوست داشتم توی دوران هخامنشی زندگی کنم،چون فرهنگ ها و آداب رسوم اصیل خودمون رو خیلی دوست داشتم و دارم،بعد دلم میخواست در دوران رسالت پیامبر زندگی کنم،چون 3امام رو میتونستم هم زمان بینم کنارشون باشم ،شاگردشون باشم....اما الان این دوران رو بیشتر دوست دارم،آزمون های این دوران رو دوست دارم.

مرضیه جمعه 14 بهمن 1390 ساعت 01:30

این کلمات تو را یاد چی میندازن؟
1-بروبچچچچچچ
2-لواشک
3-بروبکس
4-همایش
5-سایت
6-امتحان ریاضی
7-چهههههههههه
8-قربونم بری
9-بیمیر
10-سه بار
11-باشد
12-آقای چمنی
13-شوخی بود
14-جزیره
15-
16-والا
17-عاطی شیرینی فنی جدید
18-نمره ریاضی

1-(مینا/الهام/نیلوفر/عاطفه)/مهسا /عاطی/خودم/خودت
2-کلاس زبان/...پرتقال
3-گروهک تروریستی
4-قند تلخ
5-itzenderood/پسته
6-نامردی
7-بروبچچچچچچ
8-خب چرا یادم میندازین؟؟!!!پدربزرگم!!
9-هنوز بروبچچچچچچ
10-سه بار یاد بروبچچچچچچ
11-خب حالا!!!
12-تئاتر سبزیجات+سیب زیمینی
13-آقای ایوبی
14-عاطی و دوستان!!!
15-آقای مظفری
16-عاطی
17- 4 ساعت تو شیرینی فروشی + شیرینیه نصفه و فرار مینا!!!
18-پیشرفت تکنولوژی

a. u. b. i. جمعه 14 بهمن 1390 ساعت 09:21

خب دارین اساسی کلیشه ایی جواب میدید .
١.منفورترین فرد کلاس. ٢.بی ادب ترین. ٣.خشگل ترین.
٤.سیاستمدارترین. ٥.مودب ترین .
٦.ارام ترین
٧.ناقلاترین. ٨.بی سوادترین. ٩.باسوادترین . ١٠.خرخون ترین. ١١.کسل ترین. ١٢.عاشق ترین . ١٣.لاف زنترین . ١٤.بیخیالترین .
١٥.حوصله دار ترین. ١٦.منطقی ترین. ١٧.منطق حالیش نمیشه. ١٨.اینده نگر. ١٩.انزوا ترین . ٢٠. ایکیو دارترین. ٢١ .دوست داشتنی ترین. ٢٢.باحیا وباعفت ترین. ٢٣.سوسولترین. ٢٤.حالگیرترین شخص . ٢٥.بی کلاس ترین. ٢٦.باکلاس ترین. ٢٧.باجنبه ترین . ٢٨.بی جنبه ترین. ٢٩.منافق ترین فرد کلاس . ٣٠.ارامش کلاس. ٣١.فعالترین. خب تعداد نفرات کلاس ٣١نفر میباشد برای هر نفر یکیشو انتخاب کن .فقط یک نفر.اگر جواب ندی یا باسیاست ردش کنی نشون میده کم اوردی.ودیگه سوال نمیپرسم.:-P:-P:-P:-P:-P:-P:-P:-P:-P:-P:-P

خب باشه الان غیر کلیشه ای جواب میدم.
بنده اصولا با تفکرات لیبرالیسم و اومانیسم و روماتیسم و راشیتیسم و زیزیگولوئیسم و ... مخالفم و طرفدار پر و پا قرص کلیشه ایسم هستم!

شاید شما بتونین برای هر 31 نفر ی صفت انتخاب کنین(چه خوب چه بد)
اما من چون هنوز همه رو خوب نمیشناسم نمیتونم تکراری نگم ...
ضمنا اگه بخوام برای هر کدوم یکی از بچه هارو نام ببرم باید اسم خودمو برای "بی ادب ترین"بنویسم!
1-..
2-...
3-...
4-هنوز نمیدونم
5-از خانم ها ،سیما ... از آقایون ، آقای صادقیان ،آقای باولی
6-از خانم ها ، سپیده و ناهید ... از آقایون ، آقای آصفی فکر کنم
7-از خانم ها ، عاطی ... از آقایون ،نمیدونم
8- ...
9- ...
10- از خانم ها،منیره سیما،هدی ... از آقایون ، آقای ایوبی
11-منظورتون کسل کننده ترینه دیگه؟...نمیدونم
12-از خانم ها ، فاطیما(از روی جواب های صندلی داغش گفتم)... از آقایون ، آقای ایوبی() و آقای مظفری()
13- ...
14-از خانم ها ،نیلوفر ... از آقایون ، فکر کنم آقای آصفی و آقای مظفری،مطمئن نیستم
15- نمیدونم!
16-ا خانم ها الهام ... از آقایون ، نمیدونم
17- از خانم ها ، نمیدونم ... از آقایون ، آقای ایوبی شاید،مطمئن نیستم
18- نمیدونم
19-منظورتون منزوی ترینه دیگه؟... از بین خانم ها نمیدونم،انتظار دارین از بین آقایون بدونم؟!
20-از خانم ها ،عاطی رو میدونم بقیه رو هنوز نمیدونم ... از آقایون ، فعلا آقای صادقیان،بقیه رو نمیدونم
21- نمیتونم انتخاب کنم
22-ترین نداره،پس خداروشکر اکثر کلاس ، بازم نه همه
23-نمیدونم
24- هنوز نمیدونم
25- ...
26-اگه بگم که تا پایان صندلی داغ نباید بیام دانشگاه!
27-از خانم ها ،بروبچچچچچچ ... از آقایون ، بروبکس
28- ...
29- !!!
30-یعنی کسی که باعث آرامش کلاس شده دیگه؟ فکر میکنم گذشت همه بچه ها باعث آرامش کلاس شده نه فرد خواصی
اما اگه منظورتون آرام ترین فرد کلاسه که فکر کنم ناهید و سپیده و فاطیما و مهدیه باشن
31-از خانم ها نیلوفر ... از آقایون نمیدونم

AT جمعه 14 بهمن 1390 ساعت 10:39

من اعتراض دارم!!!!!!!!!!!!!

ما توی گروهه بروبچچچچچچ اینقدر متحدیم که رئیس ومعاون و این دمو تشکیلاتو نداریم!!!!همه مون مثه یه حلقه با همیم
نه مقابله هم!!!OK?????چرااین علامت سوالا اونوریه؟

اگه میخواین دق ودلی در بیارین باید سر همه مون دربیارین و با همه ی ما طرفین ما اعضای بربچچچچچچ رو تنها نمیذاریم!!!
همین که گفتم....نبینم کسی ازین فکرا مزخرف بزنه به سرش

خدا کنه همین جا تموم شه این بازیا بره پی کارش!!!
ی شکلک اینجا لازم بود ، گویا به دلایلی نیست!!!خب به جاش اینو میذارم

علیرضا جمعه 14 بهمن 1390 ساعت 10:52

چرا میگن کدو تنبل ؟ مگه تنبله ؟ حالا مثلا هندونه خیلی اکتیوه ؟

خب ماکه چند نوع هندونه نداریم ، مثل کدو ، که بهش بگن هندونه تنبل!!!

AT جمعه 14 بهمن 1390 ساعت 10:52

آقا یا خانومه n k a یا k a n یا n n p یا n a k....یا حالا هرچی!
بهتون میگیم این گروهه بروبچ چیجوری درست شد تا از دسته کابوسای شبانه تون برای پیداکردنه "نحوه ی تشکیل این گروه" خلاص بشید!!!!

گروهه بروبچ با برنامه ریزی قبلی درست نشد فقط ماها با هم توسایت کامنت میذاشتیم وهردفعه کله اسمامونو تایپ میکردیم کم کم انگشتامون ترکید و به جای نوشتن اون همه اسم نوشتیم بروبچ

من با فاطمه موافقم این گروه ها همه جا هست ممکنه فقط اسمه خاصی نداشته باشه
تازه این گروه برای دعوا درست نشده....اگه آدم یه ذره فکر کنه وفقط یه ذره فکرکنه ومنطقی هم باشه میفهمه این گروه ها برای دعوا نیست بلکه برای ایجاد فضایی (نمیدونم)طنزگونه(شاید)برای داشتن خاطرات خوب دوران دانشجوییه....
در ضمن شماهافاطمه رو نمیشناسین که چه دختره ماه و گلیه که اینطوری اینجا مینویسین!!!!
ولی من که میشناسمش وظیفه ام میدونم ازش دفاع کنم...

به اسم ها توجهی نکن!!

AT جمعه 14 بهمن 1390 ساعت 10:56

فاطی منظوره مرضیه از شماره 17 چاله ی دمه فنی جدیده!!!

اوه اوه .... منم که در جریان نیستم!!!
مگه اونجا چه اتفاقی افتاد؟؟؟

حالا هم که من خواستم آبرو داری کنم تو نذارااا!

علیرضا جمعه 14 بهمن 1390 ساعت 11:06

نقل قول از گروه بروبچ :
" در شرایطی که لیوان نیست - دستاتون هم کثیفه - چجوری آب میخورین؟! "

از تشنگی میمیریم،ولی با در پارچ آب نمیخوریم!

علیرضا جمعه 14 بهمن 1390 ساعت 11:13


اگه من این گروه بروبچ رو مجبور نکردم از در پارچ آب بخورن ...

شتر در خواب بیند پنبه دانه!!!!

شوخی بودا!جدی نگیرین!ی ضرب المثله

AT جمعه 14 بهمن 1390 ساعت 11:21

فاطی
فاطی
کمک
کمک یه دره پارچ داره میاد طرفم توشم پره آبه
وای.........

من در این زمینه تخصص ندارم!!!!
ولی یکی رو میشناسم تجربه مواجهه با در پارچ رو داره....معرفیش کنم؟

AT جمعه 14 بهمن 1390 ساعت 11:33

اگه یه گالون بنزین داشتی(تو این شرایط شتر در خواب بیند حافظا!)
به جز من وعاطی(AT) و خانم رشیدی وسرکار خانم عاطفه رشیدی وعاطفه رشیدی،کیه آتیش میزدی؟؟؟؟

عاطفه
(محسنی نه ها!اون یکی)

AT جمعه 14 بهمن 1390 ساعت 11:51

آها حجازی پور آخه چرا؟؟؟
اون که خیلی گله!!

نه نه اشتباهه ببین محسنی و حجازی پور نه،اون یکی...

مینا جمعه 14 بهمن 1390 ساعت 12:48

از نظر خودت بارزترین ویژگیت چیه؟

کلــــــــــــــــــی فکر کردم!!!شاید خونسردیم!!حالا نمیدونم درست گفتم یانه!

مینا جمعه 14 بهمن 1390 ساعت 12:50

خواننده ی مورد علاقت؟
آهنگ مورد علاقت؟

برام خود آهنگ مهم تره...تا الان که پیش نیومده از همه آهنگ های یه خواننده خوشم بیاد...

بستگی داره حالم چیجوری باشه...اما الان "نشستم روبه روی تو"

مرضیه جمعه 14 بهمن 1390 ساعت 14:16

ایووووووووووووول به هوشت عاطی
زدی تو هدف برا شماره 17
فاطی حالا میشه بیشتر در مورد شماره 17 توضیح بدی؟

چهههههههههههههههه!!!ما نیز هوای دوستان خود را داریم و از توضیح شماره 17 و چاله و شیرینی و فنی قدیم و ... خود داری میکنیم...(از عاطی اجازه بگیری میگم!)

مرضیه جمعه 14 بهمن 1390 ساعت 14:20

شده دلت بخواد یکی از بچه ها کلاسا بکشی؟کییااااا؟؟؟!

هر دفعه یکی!!! مثلا ی بار عاطی ، ی بار خودت ، ی بار مهسا ، و ی چند باری مینا(بعد از تئاتر سبزیجات شانس آورد طرفداراش زیاد بودن) ، ی دویست باری سیما ، ی چند باری نیلو ، یخده بار به صورت جدی بعضی از آقایون!!!
خوابگاهی های عزیز شانس آوردین دور و برم زیاد نبودین!!!!با این حال یخده کوچولو بار مهدیه(بعد از قضیه نمره ریاضی) ، ی کوچولو مچولو شیوا ، ی ذره زهره(ده اگه تو نفهمیده بودی قضیه لواشکو نصفش واسه خودمون میموند!!!).

مرضیه جمعه 14 بهمن 1390 ساعت 14:22

بهترین کادویی که تا حالا گرفتی؟؟؟؟
میدونم میگی فلش ولی خوب.........

فلش ، کتاب ، کیف خوشگل ، تبریک غافلگیر کننده ... چهههههههههههه

سفر کربلا ،کتاب "مجموعه کبیر" ،آشنایی با چند دوست(یکی از دوستام منو باهاشون آشنا کرد) ،

مرضیه جمعه 14 بهمن 1390 ساعت 14:29


فاطی یادت نره من و عاطی و مهسا هواتا همه جوره داریم
عمرا بذاریم کسی اذیتت کنه منا که میشناسی کسی ناراحتت کرد به خودم بگو تا..........
اون سه تا شکلک بالا هم من و عاطی و مهساییم

یکی از مزایای عضویت در گروه بروبچچچچچچ همینه!!!
مگه مشکلی پیش اومده حالا؟!!
بابا ی 4تا سواله دیگه،ذهن مردمو به خودش مشغول کرده ! همین

این شکلک پایینی ها بیشتر بهتون میان!اینجوری بهترین...
ئه چرا اون شکلکه نیست،از جایگزین استفاده میکنیم

علیرضا جمعه 14 بهمن 1390 ساعت 15:10

میگم شما که میخوای همه رو (حالا یه ذره یا زیاد!) بکشی ،
خب یه باره یه بمبی بذارید کلاسو بفرستید هوا !!!

چهههههههههههه!من کلاس رو نجات دادم!

الان اگه جوابی که مرضیه میخواست رو مینوشتم که....

علیرضا جمعه 14 بهمن 1390 ساعت 15:27

منطقی جواب بدیدا :
فرض کنید یه شخصی که خیلی بهش علاقه دارید و بدون اون نمیتونید زندگی کنید بیاد و بهتون بگه یا از در پارچ آب میخوری ! یا واسه همیشه منو فراموش می کنی ...
خب حالا شما چیکار میکنید ؟

خداییش دیگه باید برید سراغ در پارچ ...

خب اگه من دوستش دارم یعنی اونم دوستم داره پس قطعا میدونه ترجیح میدم فراموشش کنم اما از در پارچ آب نخورم،اونم که بدون من نمیتونه زندگی کنه ،پس چنین چیزی نمیگه!

مهسا.م جمعه 14 بهمن 1390 ساعت 16:32

فاطی جون حمایتت میکنیم.تسلیم نشیا ! با در پارچ اب نخوریا!
حالا کی قراره ببریمون رستوران؟

به به مهسا خانوووووووووووم!
زیارت قبول...
نگران نباش با در پارچ آب نخواهم خورد!

میبرمتون،اونم سه بار!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد