وبلاگ دانشجویان مهندسی فناوری اطلاعات دانشگاه اصفهان

وبلاگ دانشجویان it ورودی 90 دانشگاه اصفهان

وبلاگ دانشجویان مهندسی فناوری اطلاعات دانشگاه اصفهان

وبلاگ دانشجویان it ورودی 90 دانشگاه اصفهان

صندلی داغ !


مهمان صندلی داغ :


:: کامران جعفری ::


نظرات 198 + ارسال نظر
فاطمه پنج‌شنبه 23 آذر 1391 ساعت 21:57

آره از این جور آدما پیدا میشن خعیلی هم زیــــــــــاد!!!بعدم که ازشون میپرسی چیکار کردین میگن هعی ی چیزایی نوشتیم!ماهم ساده فکر میکنیم واقعا خودشون ی چیزایی نوشتنما که بخیل نیستیم،بالاخره اینم جزء همون هنراییه که بعضی از آقایون کلاس دارن.
میگم اگه این بعضیای مذکور رو پیدا کردین ی چندتا راه برای تقلب مدیریت هم ازشون یاد بگیرین جلسه بعد که کلاس کارآفرینی داریم آموزش بدین.

نه خدایی من هیچی تقلب بهم نرسید فقط تقلب دادم،حالا نمرمم از همه کمتر میشه
راستی این استادا گروه ریاضی رو از شیراز جذب میکنن؟
هیچکدوم حال ندارن برگه صحیح کنن،

فاطمه پنج‌شنبه 23 آذر 1391 ساعت 22:00

خب این برداشت آقای باولی ناشی از خلاقیتشونه!
نگفتین آخر برداشت شما چی بود؟(به صورت نامحسوس دوباره فعل بگذریمو بکار بردینا)

دگه ما بعد از برداشت اسماعیل فقط سکوت کردیم همین.هیچی نمیشد گفت البته پدرامم برداشتش خوب بود،اونم بعد از کلاس به این نتیجه رسیده بود شیر کاله بهتره پگاهه

فاطمه پنج‌شنبه 23 آذر 1391 ساعت 22:04

آقای صادقیان از رمز گوشیتون پرسیدن ی سوال به ذهنم رسید،اگه فرصت تغییر رمز گوشیه بچه ها براتون پیش بیاد روی گوشیه هرکدوم چه رمزی میذارین؟(بالاخره فرصت خوبیه برای تلافی کردن خیلی از اتفاقا دیگه)

تلافی کردن چی؟
سعی میکنم از همه اعداد و حروف توش استفاده کنم
اینو بگم یه بار محمد این بلا رو سر لپ تاپ اسماعیل آورده بود ک اسماعیل یکمی عصبانی شد محمد ی هفته بستری شد :))))

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 23 آذر 1391 ساعت 22:05

از نظر اعتقادات مذهبی از صفر تا صد به خودتون چند میدین؟ ( چون خیلی شخصیه اگه مایلین جواب بدین! )

چرا بدون نام؟
آدم مذهبی نیستم،آدم بی قید و شرطی هم نیستم،سعی میکنم هرکاریو اگه منطقم میگه درسته انجام بدم،نه اینکه براساس حرف دیگران باشه یا از روی اینکه خوشم میاد.

الهام پنج‌شنبه 23 آذر 1391 ساعت 22:06

قشنگ ترین صدایی که تا حالا شنیدین؟

نمیدونم منظورتون از صدا آوازه یا نه؟فک کنم آواز نباشه،
صدای خنده کسایی ک دوستشون دارم.

فاطمه پنج‌شنبه 23 آذر 1391 ساعت 22:08

یعنی واقعا شما هیچوقت خواهر و برادرتونو اذیت نکردین؟مگه داریم ی همچین آدمایی هم؟!بالاخره ی بار که حرصشونو در آوردین یا گریشون انداختین دیگه!
(یعنی اگه این دفعه هم بگین نه،باید گفت نصف عمرتون برفناست)

نه اذیت ک میکنم اما اذیتی ک حرص باشه نه،معمولا کل میندازم با خواهرام شوخی میکنم ازین چیزا

فاطمه پنج‌شنبه 23 آذر 1391 ساعت 22:09

دیگه از مدرسه که فرار کردین؟یانه بازم؟
شده خودتونو بزنین به مریضی که نرین مدرسه؟اگه آره چرا؟یعنی چی باعث شد که به این فکر پلید(!!!) بیوفتین؟

بیشتر این موضوع تو دانشگاه دیده میشه
از مدرسم فرار کردم آره،مرضیم ک بلهههه
یادم نیس چرا آخه کم نبود مخصوصا پیش دانشگاهی
حوصله درس نداری و با دوستات ی حسی جمع شده بزنی بری بیرون تخلیه شی،

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 23 آذر 1391 ساعت 22:12

اگه بخواستین یه خصلت درونی خودتونو تغییر بدین کدومشو عوض میکردین؟

بازم بدون نام؟
از آدمایی ک خوشم نمیاد و بهم نزدیک میشن بتونم فاصلمو حفظ کنم .

الهام پنج‌شنبه 23 آذر 1391 ساعت 22:13

نمره فیزیکتون چند شد؟

دست گذاشتین رو نقطه ضعف مناااااا
بابا من میاترم نخونده بودم دانشگاهم ک درست نمیومدم اون ترم اول چ انتظاری بود آخه؟

الهام پنج‌شنبه 23 آذر 1391 ساعت 22:14

از بچگیتون یه خاطره بگین!

راهنمایی بودم سال دوم مدرسمون حیاطش بزرگ بود کنارمونم ی محوطه بود مربوط ب نیرو انتظامی،یه بنده خدایی اومد با کلاشینکف تو کلاسمونو همه پایه دوم و سومو جمع کرد تو ی کلاس ،فهمیدیم طرف گروگان گیره،گند زده،میخواسته بره محوطه کناری اومده اینجا،دگه خلاصه ی 2و3 ساعتی تحت شدید ترین شکنجه ها بودیم البته من ب هیچ چی اعتراف نکردم خواستن بهم چند میلیارد پولم بدن من بخاطر وطنم قبول نکردم (این تیکه آخریا فقط خالی بندی بود )
خلاصه اینکه ی تیر زدن بهش افتاد کف کلاس ما هم راه افتادیم بریم خونه،همه خونواده ها دم در داشتن اشک میریختن برا فرزندانشون،ما هم خونمون نزدیک بود، رفتم خونه مامانم گفت بچه برو نون بگیر بیا اینجا بود ک فهمیدم چقدر تو خونه محبوبم

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 23 آذر 1391 ساعت 22:15

چی تو جامعه خیلی آزارتون میده؟
اگه رئیس جمهور بودین چی کار میکردین؟ چی کار نمیکردین؟

همچنان بدون نام!
(البته این نظرا با هم بوده )
هیچ کس رو مجبور نمیکردم اونجوری ک حاکمیت دوس داره فک کنه و حرف بزنه و ظاهرشو حفط کنه،سعی میکردم فرهنگ احترام گذاشتن به عقاید همدیگه رو تقویت کنم حتی عقاید کاملا متضاد،فرهنگی ک بجای گشتن در رفتار افراد و عیب گرفتن ازونا و عقایدشون رفتار خود شخصو درست کنه.
و .....

الهام پنج‌شنبه 23 آذر 1391 ساعت 22:16

بهترین فیلم؟
بهترین خواننده؟
بهترین بازیگر؟
بهترین کارگردان؟
بهترین سریال؟
بهترین غذا؟
بهترین مکان؟
بهترین دوست؟

saving private ryan
titanic
beautiful mind
خارجی ک گوش نمیدم زیاد ایرانی هم ابی اونوری محمد اصفهانی اینوری
Leo Dicaprio Matt Damon Tom Hanks
خیلی سررشته ندارم
lost
خورش سبزی - فسنجان
کنار کسی ک دوستش داری
کسی ک در کنارش احساس آرامش و اعتماد کنی و مایه پیشرفتت باشه

الهام پنج‌شنبه 23 آذر 1391 ساعت 22:16

دوست دارین از نظر روحی شبیه کی باشین؟

شخص خاصی رو در نظر ندارم،بیشتر شبیه کسایی ک دایما در حال پیشرفت و تلاش هستن.و خسته و مغلوب نمیشن.

فاطمه پنج‌شنبه 23 آذر 1391 ساعت 22:18

والا درمورد استادای گروه ریاضی باید بگم،اینا از شیرازیا امتحان تستی گرفتن شیرازیا نمره منفی کسب کردن!!!!البته اینم من شنیدم نمیدونم راسته یا نه!

اصلا خیلی حرف دارن اینا،البته استاد ترم پیش ریاضی 1 ما خیلی خوب بود خدایی مخصوصا دست خطشششششششششششششششششششش

الهام پنج‌شنبه 23 آذر 1391 ساعت 22:22

وقتی عصبانی هستین چه کاری باعث میشه عصبی تر بشین؟

کلا دیر عصبانی میشم و زود فروکش میکنم،چون دو حالت امکان داره،یا طرف مقابلم درست میگه ک کوتاه میام،یا داره اشتباه میگه و رو اشتباهش پافشاری میکنه ک دگه با همچین آدمی جای بحث نیس.پس خودمو ازون موقعیت دور میکنم.

الهام پنج‌شنبه 23 آذر 1391 ساعت 22:24

با کامران و هومن نسبتی دارین؟ فامیل اونا هم جعفریه!

خدا نکنه

الهام پنج‌شنبه 23 آذر 1391 ساعت 22:24

اهل کتاب خوندن هستین؟
اگه اره بیشتر چه جور کتابایی رو میخونین؟
یه چند تا کتاب خوب معرفی کنین!

کتاب قبلا میخوندم،اما الان بیشتر مقالات انتقادی میخونم،مخصوصا در مورد فرهنگ و مذهب.
کتابایی ک دوس داشتمو فک کنم همه خوندم دگه :
پائولو کوئیلیو : کیمیاگر - کوه پنجم

الهام پنج‌شنبه 23 آذر 1391 ساعت 22:25

کدوم فصل سالو بیشتر دوست دارین؟ چرا؟

به نظر من هرکدومش زیبایی خودشو داره و بدون سایرینش زیبا نیس اما بهار رو دوس دارم چون همه جا سرسبز و زیباست مخصوصا ما ک اصفهان هستیم و اردیبهشت اصفهان واقعا کم نظیره.

الهام پنج‌شنبه 23 آذر 1391 ساعت 22:28

طرفدار کدوم تیم فوتبال هستین؟( اگه پرسپولیسی هستین نمیخواد بگین! گناه دارین آخه! )

خب من هرجا باشم طرفدار تیم همون شهرم چون متعلق ب اون شهرم،قبلا ک تهران بودم استقلال،اما الان که اصفهانم سپاهان.

محمد جمعه 24 آذر 1391 ساعت 00:27

اولین خاطره از زبان ؟

زبان فرانسه منظورته؟

محمد جمعه 24 آذر 1391 ساعت 00:29

میگم راستی سایز شلوارت چنده؟ اگر دوست داری جواب بده؟


SHIBARA

الهام جمعه 24 آذر 1391 ساعت 11:47

ای وای ببخشید! داشتم سوالای خودمو از صندلی داغای قبلی کپی پیست میکردم یادم رفته اسممو بنویسم!


دارین سوالارو میپیچونینا! رک و واضح جواب بدین! نمره فیزیکتون چند شد؟

اکی.
من به نطرم استاد تو تصحیح اشتباه کردن.بیاینو بیخیال شین.

فاطمه جمعه 24 آذر 1391 ساعت 17:14

اگه این خاطره رو توی فیس بوک نوشته بودین من حتما شر میکردم!به خاطر وطن پرستی و شجاعتتون.و لایک میکردم بابت عکس العمل خانواده
"تلافی چی؟"مثلا ی اتفاقات جالبی تو مایه های استفاد از شماره موبایلتون برای پست های ی وبلاگ.

آشپزی هم بلدین؟(چه سولای میپرسما!کدوم بچه آخری رو دیدی آشپزی بلد باشه آخه)حالا اگه احیانا بلدین چه غذایی رو بهتر درست میکنین؟

بله تازه این داستان میتونست سرآغاز راه جوانان زیادی از میهن عزیزمان باشه
آهان اونو ک آرههه حتماااا
آشپزی؟ نیمرو فقط :دی البته ربطی ب بچه آخربودن نداره من بار ها دیدم بچه یکی مونده آخرم همینجوریه

فاطمه جمعه 24 آذر 1391 ساعت 17:18

مگه دارین اره تعرف میکنین"ی تیر بهش زدن افتاد کف کلاس"؟!!!!
واقعا به همون ریلکسی که توی نوشتتون حس میشه از کلاس خارج شدین؟

البته فشنگ از نوع بیهوش کننده درجا بود نه فشنگی ک بکشه
بله دگه ، جالب بود از خدود 150 نفری ک بوذیم فقط دو سه نفر گریه میکردن
بقیه حال کرده بودن،آهاااان یادم اومد راستی،ما داشتیم بهش خط میدادیم ک پلیسا کجانو اینا حواسش باشه،آخه یه طرف کلاسه کامل شیشه بود راحت تو دید بود،طرفم بی تقصیر بود درواقغ آدم خوبی بود

فاطمه جمعه 24 آذر 1391 ساعت 17:23

خب گفتین که دیر عصبانی میشین و زودم عصبانیتتون فروکش میکنه،حالا فرض کنیم شما عصبانی هستین و هنوز فروکش نکرده،چیکار باید کرد که بیشتر عصبانی بشین؟
(مثلا اگه الهام سوالشو درباره نمره فیزیکتون تکرار کنه ،شما عصبانی میشین؟اگه بله ، احتمال داره که اگه منم اون سوالو بپرسم شما عصبانی تر بشین؟)

سعی کنین بحث کردنو مخالفتو باهام ادامه بدین
بله خانم شاه سنایی همین وظیفه رو دارن خیلی خوب انجامش میدن

فاطمه جمعه 24 آذر 1391 ساعت 17:25

به آقای رضایی هم بابت خلاقیتشون تبریک میگم!
ی سوال برای من پیش اومده،بعد از این چندتا صندلی داغ آخر کم کم دارم به این نتیجه میرسم که باخت آقای مظفری توی مسابقه(جشن عید)مصلحتی بوده.عایا درست فکر میکنم؟

درواقع محمد برای حفظ جونش اون بازی رو باخت

فاطمه جمعه 24 آذر 1391 ساعت 17:51

فکر میکنین چقدر به ی مهندس آی تی شبیه هستین؟(از نظر علمی و اطلاعاتی که دارین میگم)
چه طرح و نقشه هایی دارین برای اینکه ی کارمند کلیدی(!)بشین؟

خیلی کم،
اصلا به کارمند کلیدی شدن فکر نمیکنم،به مدیر کلیدی شدن فکر میکنم.

پدرام جمعه 24 آذر 1391 ساعت 17:54

البته کامران , این چیزی که درباره ی بلک بری گفت منو از لحاظ محصولات کاله هم تو شک انداخت.بــــگـــذریـــــم.

:))))
پدرام میدونی چرا بعنوان وزیر تعاون انتخابت کردم؟

فاطمه جمعه 24 آذر 1391 ساعت 17:59

الان درسال 1402 هستیم،شما مدیر ی شرکت هستین و الان در جلسه ای با مدیران شرکتتون.
مدیران بخش های مختلف شرکت دارن از تهدیداتی که شرکت های رقیب برای شرکت شما ایجاد کردن صحبت میکنن،شماهم به پشتیه صندلیتون تکیه دادین و دارین به حرفاشون گوش میکنین،اما این ظاهر قضیس،شما درواقع دارین به دوران دانشگاه و همکلاسیاتون که حالا رقیب شما هستن فکر میکنین.
رقیباتون کیا هستن؟
آیا به این فکر میوفتین که ی برنامه ای بچینین وبه دور از کار و دنیای رقابت ی روز دوستاتونو دعوت کنین به دفترتون به یاد ایام قدیم؟

بیشتر دوس دارم با این بچه ها همکار هم شیم تا رقیب هم،البته رقابت هم ک بد نیس،و امیدوارم اینجور بشه،که همه بچه های گروه 90 مدیرای بزرگ و موفقی بشن ،
صددرصد

مرضیه جمعه 24 آذر 1391 ساعت 20:39

درسته از سوال پرسیدن تو صندلی داغ خدافظی کردم ولی از اذیت کردن که نه
الهام ناراحت نباش
فردا هرکی خواست بیاد نمره فیزیک آقای جعفرییا بش بگم
آقای جعفری بگم یا جواب اون سوالای منو میدین

نمره منو مگه میدونین شما؟
حالا سوالاتونو بپرسین ببینم کدومو بهتره جواب بدم

محمد جمعه 24 آذر 1391 ساعت 22:13

راسته میگن دیکاپریو مرده؟
راستی زبان انگلیسی دانشگاه شیبارهه؟ اگه تونستی بگی این شیبارا یعنی چی ؟

جداگانه جوابتو یادت باشه بدم
آره خیلی شیبارهه ، منم همون شیبارا رو گفتم

پدرام شنبه 25 آذر 1391 ساعت 17:41

چرا به عنوان وزیر تعاون انتخابم کردی؟؟؟؟

برا اینکه تو امتحان معادلات باهام تعاون داشته باشی

مرضیه شنبه 25 آذر 1391 ساعت 19:45

آره بابا تازه عکسشم داریم
خخخخخخ
از اونجایی که من خیلی خلاقم سوالمو گسترشش میدم
روز ولنتاین دو تا کادو دستتون بود یکیشو خودتون خریده بودین یکیشو براتون خریده بودن
برا کی کادو خریده بودین؟
کی براتون کادو خریده بود؟
اگه میشه باز شود دیده شود بلکه پسندیده شود
اگه جواب ندین فردا پستی در وبلاگ خواهید دید با این عنوان (نمره ی فیزیک آقای جعفری)

چه خلاقیتی
دقیقا کجا بودم ک شما اینو دیدین؟
گیر دادینننننن به این فیزیکاااااا

الهام شنبه 25 آذر 1391 ساعت 22:21

کار دستیای ریاضی 2 رو درست کردین؟

به قول علیرضا میترسم اسماعیل کار دستیمو خراب کنه ، درست نمیکنم

الهام شنبه 25 آذر 1391 ساعت 22:23

نظرت راجع به کلاسمون؟
یه انتقاد از کلاس؟
یه پیشنهاد به کلاس؟

گروه خوبیه کلا ، فقط این سلام نکردنه خیلی بده واقعا ، درسته ک پسر اول سلام کنه اما آخه وقتی طرف مقابلت در و دیوارو نگاه کنه ک نمیتونی بپری جلوش سلام کنی تازه بعضی موقع هام ک جواب سلام نمیدن از محل متواری میشن :|
پیشنهادم اینکه یکم برنامه تفریحیم میزاشتیم بد نبود

الهام شنبه 25 آذر 1391 ساعت 22:24

اهل شعر هستین؟
بهترین شعری که خوندین؟

اهل شعر به این معنی ک بشینم کتاب شعرو اینا بخونم نه ، ولی خب کیه ک از شعر خوشش نیاد ، خیلی ازین شعرای دبیرستان زیبا بودن،
نی و نیستان مولانا

الهام شنبه 25 آذر 1391 ساعت 22:25

اگه ساعت برناردو داشتین باهاش چی کار میکردین؟

نمیدونم چیکار میکنه
چیکار میکنه حالا؟

الهام شنبه 25 آذر 1391 ساعت 22:25

یه جک قشنگ تعریف کنین!

ااصفهانیه میره مهمونی سر سفره بچش میگه بابا ی لیوان آب میخوام ، باباش میگه : خاک تو سرت آب خونمونم هست ، مرغ بخور

الهام شنبه 25 آذر 1391 ساعت 22:26

از مرگ میترسین؟

اصلا.

الهام شنبه 25 آذر 1391 ساعت 22:29

اگه یه روز یه کار خیلی خوب با یه حقوق عالی داشته باشین بعدا مافوقتون ازتون بخواد یه کاری انجام بدیین که با اخلاق حرفه ای مغایرت داره چی کار میکنین؟ حاضریین به خاطر رعایت اخلاقیات از شغل و درآمدتون بگذریرین؟

اگه اون کار واقعا یک کاری باشه ک انجامش درست نباشه نه انجام نمیدم.

الهام شنبه 25 آذر 1391 ساعت 22:30

تا حالا شده از یکی خیلی بدتون بیاد و دربارش زود قضاوت کنین ولی بعدا بفهمین چقدر اشتباه میکردین؟

آره البته قضاوت تو ذهنه خودم بوده ، سعی میکنم درباره کسی قضاوت نکنم و مخصوصا ب زبون نیارم چون من تو شرایط اون نیستم.

الهام شنبه 25 آذر 1391 ساعت 22:31

تا حالا شده تو یه موقعیتی از خودتون یه رفتاری نشون بدین که خودتونم انتظارشو نداشتین؟

چیزی ک یادم نمیاد ولی شایدم شده باشه .

الهام شنبه 25 آذر 1391 ساعت 22:33

بدترین غذای سلف؟
بهترین غذای سلف؟

خورش سبزی
جوجه کباب

الهام شنبه 25 آذر 1391 ساعت 22:33

دوست دارین جای کدوم شخصیت مهم بودین؟

چه سوالی
جای هیچ کس، اینی ک هستمو ترجیح میدم

الهام شنبه 25 آذر 1391 ساعت 22:34

تا حالا از کسی کتک خوردین؟ اگه آره از کی؟

هه هه :دی نه

الهام شنبه 25 آذر 1391 ساعت 22:36

تا حالا به خودکشی فکر کردین؟!!

آره پیش اومده البته فکرش در حد نانوثانیه پیش اومده و رفته

الهام شنبه 25 آذر 1391 ساعت 22:38

رتبه کنکورتون چند بود؟
نمره میان ترم فیزیکتون چه طور؟

سه هزار و خورده ای ...
من پایان ترم 9 گرفتم دگه اتفاق خاصیم نیفتاد

نرجس یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 19:26

هیچی از دلیلت واسه وزیر نفت شدنم نفهمیدم...بابا رعایت آی کیو رو هم بکن...این جملات سنگینتو سبکتر کن

هیچی داشتم از شایستگی هات برای این مقام می گفتم

مرضیه یکشنبه 26 آذر 1391 ساعت 23:32

کجا بودینش اونقدرا مهم نیس ولی همونجا بودین که بودین دیگه
اصلا ی سوال دیگه کجا بودین؟

یا منو اشتباه دیدین یا کادوهارو

مینا دوشنبه 27 آذر 1391 ساعت 20:10

اگه یه قاب خالی رو دیوار اتاقتون باشه دوست دارین توش چه عکسی بذارین؟

عکس یه نفری

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد