وبلاگ دانشجویان مهندسی فناوری اطلاعات دانشگاه اصفهان

وبلاگ دانشجویان it ورودی 90 دانشگاه اصفهان

وبلاگ دانشجویان مهندسی فناوری اطلاعات دانشگاه اصفهان

وبلاگ دانشجویان it ورودی 90 دانشگاه اصفهان

صندلی داغ!

مهمان صندلی داغ

محمد مظفری

نظرات 240 + ارسال نظر
فاطمه دوشنبه 13 شهریور 1391 ساعت 17:35

1-از اصفهان سوغاتی برای خانواده چی بردین؟
2-وقتی برمیگردین خونه از دانشگاه و اتفاقایی که افتاده برای خانواده تعریف میکنین؟

معمولاً گز (یه مغازه گز فروشی تو خیابون عبدالرزاق هست از اونجا ولی معمولاً همیشه خودم می خوردمشون)
2- مو به مو

فاطمه دوشنبه 13 شهریور 1391 ساعت 17:37

1-ی خاطره از دوران کودکی(نه اینکه خودتون یادتون بیاد،چیزی که براتون تعریف کردن)
2-چه جور بچه ای بودین؟
3-برادرتون که تازه به دنیا اومده بود بهش حسودی نمیکردین؟(ی خاطره هم اگه یادتون میاد بگین)

۱و2 - معمولاً همه میگن بچگی خیلی تپل بودی و بچه آرومی بودم و معمولاً عشق تلویزیون بودم و همیشه پای تلویزیون بودم خاطره خاصی تعریف نمی کردن
3- نه خد اییش من زیاد حسود نیستم ولی هیچ وقت به داداشم حسودی نمی کردم. ولی یه بار خیلی حالشو گرفتم (فکر کنم سوم راهنمایی بودم) اونم دوم،سوم ابتدایی بود عصر بود که دیگه خیلی اذیتش کردم، بعد رفتم بیرون همین که اومد تو یه دادی کشیدم . بی وجدان ورودی در رو روی فرش خلال دندون گذاشته بود نزدیک به سه چهار تاش رفت تو پام . . .

فاطمه دوشنبه 13 شهریور 1391 ساعت 17:41

1-حاضرین امسال برگزاری جشن نوروز رو قبول کنین؟
2-اون کلیپی که قراربود برای جشن بهمون بدین ولی بعد پشیمونتون کردن(شاید با ی شیرموز یا رانی)،چی بود؟!

۱- اگه تشخیص بدین می تونم چرا که نه باعث افتخاره
2- اون روز که بچه های جلوی در استاد مهاجر جمع شده بودن و نمره می خواستن یهو احسان اومد بیرون و (خالی بست) گفت استاد گفت نفری 4 نمره می ده بعضی ها (حالا اسم نمی برم) فکر کردن دیگه ریاضی رو پاس کردن واسه همین خیلی خوشحال بودن و جلوی دوربین گفتن که "آخ ما یه زمونی ریاضی 1 می خوندیم" که بعدش دیگه پاس نشد . . . و فیلمش رو ندادم چون ناراحت می شد. و اصلاً پای شیرموزی در میون نبود.

فاطمه دوشنبه 13 شهریور 1391 ساعت 17:44

هر کدوم از شکلک های رو به رو به کدوم یکی از بچه های کلاس شبیهن؟

= خود جنابعالیم
= علی
= اسماعیل
= احسان
= مهدی
= کامران
= محسن

الهام دوشنبه 13 شهریور 1391 ساعت 18:09

هی وای من! سوتیو داشتین؟ میخواستم بپرسم بدترین سوتی تو دانشگاه و تو کل عمر، ولی دوتاش یکی شد!

" راستش می دونم کاره خوبی نیست ولی بهترین کار توی دنیا دروغ گفتنه " !!!! خاییش خودتون فهمیدین چی گفتین؟

درباره جواب اون کامنت شیبارا هم باید بگم به عنوان یه دختر برا خودم متاسفم که بیشتر پسرا درباره ما جوری فکر میکنن انگار دخترا یه مشت موجود بی مغزن که فکر مستقل ندارن و همه فکر و ذکرشون آرایش کردن و لباس عوض کردن و چشم و هم چشمی و حسادت کردن از دختر خاله و دختر عمو و دوست و آشناس! واقعا هم درک نمیکنم چرا دیدشون به ما اینجوریه.
البته اینا رو کلی گفتم، رو دلم مونده بود، منظورم فقط به شما نبود.

حالا دیگه
آره کاملاً معلوم بود با من نیستین

[ بدون نام ] سه‌شنبه 14 شهریور 1391 ساعت 00:52

سلام
بعده عمری اومدو وب دیدم روبه راهه هاااااا

حالا بگذریم بریم سراغ همون صندلیه
.
.
.
3ماه تابستون خوش میگذره؟خداییش درسم خوندین؟؟؟؟؟
میگما این بازی کانتر تموم نمیشه 8 ساعت بازی میکنین؟

اگه اسمتون محمد نبود دوس داشتین چی باشه؟
خواننده ی مورد علاقه...
آهنگ مورد علاقه....

آخ چه خوب بود خودتونو معرفی می کردین من یه بار جواب ناشناس رو دادم و هیییییییییی . . .
من که دیگه کانتر بازی نمی کنم اصلاً سراغ درس هم نرفتم و اگه اسمم هم محمد نبود (که ای کاش نبود از اسم های عربی زیاد خوشم نمیاد) یه اسم هست که خیلی خیلی معذرت می خوام نمی گم خیلی خاصه . . . (می خوام واسه پسرم)
خواننده مورد علاقه:
***داریوش اقبالی***
(ابراهیم حامدی) ابی
نوش آفرین
هایده
سیاوش قمیشی
(فائقه آتشین) گوگوش
نسرین اصغری
محمد نوری
فریدون فروغی
فرهاد مهراد
محمد رضا شجریان
حبیب محبیان
عارف
انریکه ایگلسیاس
(خیلی هاشون مردن و خدا رحمتشون کنه)
بهترین آهنگها:
1- یاور همیشه مؤمن (داریوش)
2- ای وای دستام (اسم اصلی آهنگ رو نمیدونم) (فریدون فروغی)
3- گل مریم (محمد نوری)
(دیگه چیزی یادم نمیاد)

بولف..منفی ترین..حوصلشو ندارم.. سه‌شنبه 14 شهریور 1391 ساعت 14:11

محمد من کی گفتم مهاجر 4 نمره میده ..اصلا خانم الیاسی و اقای اسماعیلی (ا ز بچه های عمران )داخل بودن گفتنکه اگر اینجا شلوغ نکنید تا 3 نمره میدم ...منم همین حرف بهتون زدم...شماها برای خودتون بافتید وساختید من جمله اقای صادقیان که خیلی خوشحالی کرد ....و(در ضمن اگه ممکن هست اسمی از من نبری ممنون میشم) همونطور که اسم بعضی هارو نمیاری در کامنت های قبلی .درضمن من دردی نداشتم که بیام برم پیش مهاجر برای تو خرررر رو بزنم وهمون 3 نمره که داد خیلی زیادتم بود..

من همون جا گفتم با 4 نمره هم کار من راه نمیفته عزیزم در ضمن تو واسه من رو می زدی . . . بمیرم

hsan سه‌شنبه 14 شهریور 1391 ساعت 14:15

احترامت که میزارن فک نکن دیگه ......کلا از اولش داری منو خراب میکنی!..ادم نباید دوستشو جایی خراب کنه.. ..منم خیلی میتونم ....خواهشا اگه ممکنه دیگه اسمی از من نبر همونطور که اسم بعضی هارو نمیاری

من در همین جا و جلوی دوستان از شما خیلی خیلی خیلی معذرت می خواهم

احسان سه‌شنبه 14 شهریور 1391 ساعت 14:19

اگر چیزی را با گوشهایت نشنیدی /یا انرا با چشمانت ندیدی ...آنرا با ذهن کوچکت ابداع نکن وانرا با دهان بزرگت به اشتراک نگذار

خدایی نکرده کتاب خوندی . . .

احسان سه‌شنبه 14 شهریور 1391 ساعت 14:23

ساکت که میمانی میگذارندبه حساب جواب نداشتنت! عمرا بفهمند داری جان میکنی تا احترام بعضی ها رونگه داری....

اینو توی فخیمانه خوندی . . .

فاطمه سه‌شنبه 14 شهریور 1391 ساعت 14:59

بابت اول تلافیه برادرتون باید بگم دمش گرم!!!!نه به خاطر اینکه شمارو اذیت کرده ها،به خاطر این فکر خلاقش...

قشنگ معلومه خواهرتونو بیشتر دوست دارین،آخه مگه پسری وجود داره که خواهر و برادرشو به ی اندازه دوست داشته باشه؟!

درمورد جشن:ما که حرفی نداریم،شما مجوزشو بگیرین اصلا برنامه هم نداشته باشین قبوله.پس ببینیم چیکارمیکنین،اگه یادتون رفت هم یاد آوری میکنیم نگران نباشین

فاطمه سه‌شنبه 14 شهریور 1391 ساعت 15:02

چه رفتاری میتونه شمارو ناراحت کنه؟
حالا وقتی عصبانی هستین،چیکار باید کرد که بیشتر حرص بخورین؟
عصبانی که باشین عکس العملتون در مقابل اونی که عصبانیتون کرده چیه؟
چیکار میکنین که آروم شین؟

اینکه یکی از تاریخ ایران باستان حرف مفت بزنه وای تنها حالتیه که می خوام طرف رو با دستای خودم خفه کنم
شرمنده نمی دونم چکار می شه کرد که حرص بخورم
بهش فکر نمی کنم و معمولاً سعی می کنم از ذهنم پاکش کنم و بهش بخندم
بد و نیک هر دو ز یزدان بود لب مرد باید که خندان بود

فاطمه سه‌شنبه 14 شهریور 1391 ساعت 15:06

برای کنکور در روز چندساعت درس میخوندین؟
شده به خاطر درس خوندن شب بیدار بمونین؟

بستگی داشت از روزی 10 ساعت بود تا روزی هیچ ساعت
خیلی کم بیدار موندم زیاد به خودم سخت نمی گیرم

فاطمه سه‌شنبه 14 شهریور 1391 ساعت 15:10

فکر کنم این سوال خیلی ها باشه.
ترم اول شما و دوستاتون توی وبلاگ دعوا میکردین،بعد ما میگفتیم اینا بیان دانشگاه همدیگه رو میکشن،فرداش تو دانشگاه انگار نه انگار ،بگو و بخند و ...
دو حالت بیشتر به ذهن من نمیرسه،یا دعوا نمیکردین داشتین خیلی عادی حرف میزدین،یا قبل از اینکه بیاین دانشگاه حساباتونو باهم صاف کردین!کدوماش درسته؟

پسرا معمولاً همینجورین زیادی حرف مفت می زنن بعدش انگار که نه انگار تازه با فحش دادن به هم دوستیشون بیشتر هم میشه

فاطمه سه‌شنبه 14 شهریور 1391 ساعت 15:12

درمورد اولین باری که مسابقه ACMشرکت کردین.
1-چرا انقدر wrong answer میگرفتین؟!
خیلی عصبانی شده بودین نه؟
2-امسال هم توی مسابقات شرکت میکنین؟

۱- ما مشکل نداشتیم اون داورا مشکل داشتن طرف میومد بالای سر ما میگفت همینو بفرست میرفت اونجا می گفت اشتباه پنج شش مرتبه هیمن اتفاق افتاد 40 دقیقه بعد اومد گفت چه مشکلی داره
عصبانی که نه ولی خداییش خیلی حالم رو گرفت ؟
2- اگه بچه برن منم میرم اگه نه که هیچ . . .

نرجس چهارشنبه 15 شهریور 1391 ساعت 01:32

با عرض معذرت یادم رفت خودمو معرفی کنم تو نظر قبلیم...

اون تیکه رو خوب اومدین " می خوام واسه پسرم " =))
کلی خندیدیم

اگه بتونین به گذشته برگردین دوس دارین به کدوم دوران برگردین؟؟؟؟

اگه فقط یه روز از زندگیتون مونده باشه دوس دارین تو چه سنی باشین و کجا؟؟؟؟

اگه با ماشین یکی رو زیر بگیرین له و لورده شه دستاشم کنده شه خون بپاشه رو ماشینتون چکا میکنین؟؟؟ این سوال فقط واسه دلخوشی ناهید جونه خیلی وقته یکیو له نکرده با ماشین :)))))

۱- به دوران ابتدایی
2- دوست دارم سی سخت باشم و کنار خانواده ام (سن زیاد مهم نیست)
3- چکار می تونم بکنم . مثل مرد وایمیسم و مسئولیتشو قبول می کنم

الهام چهارشنبه 15 شهریور 1391 ساعت 15:44

چه حسی دارین که روی صندلی داغ نشستین؟
تا حالا از پدر و مادرتون کتک خوردین؟

حس خاصی ندارم
نه تا حالا نخوردم

الهام چهارشنبه 15 شهریور 1391 ساعت 15:47

بهترین و بدترین خاطره از دانشگاه؟
به نظر شما ذات آدما مهمتره یا تربیتشون تو محیط؟

بهترین: جشن عید نوروز - سفر کوه صفه - سفر نمایشگاه کتاب تهران (البته برگشتنش)
خوب ذات آدما مهمتره چون مثلاً اگه یکی توی یه جای خیلی خوب بزرگ نشه دلیل نمی شه که آدم بدی بشه و ذات بدی داشته باشه

فاطمه چهارشنبه 15 شهریور 1391 ساعت 18:21

پس بهترین دوران زندگیتون میشه دوران ابتدایی!اولین خاطره ای که از اون روزها به ذهنتون میرسه چیه؟

روز اول مدرسه گریه می کردین؟(کلاس اول ابتدایی)

ابتدایی هم شیطون بودین؟

(چون خیلی میترسیدم این یکی خیلی خوب تو ذهنمه) یادمه معلممون (خدا حفظش کنه) میومد بالای سر بچه ها و تکالیف رو نگاه می کرد و فقط کافی بود یه نفر یه چیز خیلی کوچیکی رو اشتباه نوشته باشه وای بد به اون روز من فقط یه بار وای بد شدم
روز اول مدرسه گریه نکردم ولی ماه اول مهدکودک گریه کردم
نه ابتدایی نمی دونستم چجوری شیطونی کنم از اواخر راهنمایی یاد گرفتم

فاطمه چهارشنبه 15 شهریور 1391 ساعت 18:26

اگه یکی درمورد تاریخ باستان حرف مفت بزنه عصبانی میشین؛چجوری حرف مفت رو تشخیص میدین؟یعنی انقدراطلاعاتتون زیاده؟

و ی چیز دیگه،فرض کنین توی ی جمعی نشستین،یکی از افراد مهم توی اون جمع که همه احترامشو نگه میدارن شروع میکنه به گفتن این حرف های مفت و بقیه هم بهش گوش میدن،چیکار میکنین؟

اطلاعاتم زیاد نیست اما می تونم درست و غلط رو تشخیص بدم
نمی دونم شاید جوابش رو بدم شاید هم نه نمی دونم باید توی موقعیت قرار بگیرم اما ساکت ساکت نمی شینیم

فاطمه چهارشنبه 15 شهریور 1391 ساعت 18:30

درمورد ACM،قشنگ معلوم بود حالتون گرفتس!!!ی جورایی هم نزدیک بود برین اونجا این حال گرفتتونو بهش نشون بدین!

چه حسی داشتین وقتی گروه کامپیوتریا تند و تند بادکنک میگرفتن؟(همونا که اول شدن،فکر کنم تو ردیف شما نشسته بودن)

در مورد کامپیوتریا حسی نداشتم اما در مورد خودم واقعاً تأسف خوردم

فاطمه چهارشنبه 15 شهریور 1391 ساعت 18:33

"پسرا معمولاً همینجورین زیادی حرف مفت می زنن"
این جمله اگه استاتوس بشه چقدر لایک ممکنه بخوره؟

من زیاد فیس بوکی نیستم ولی فکر کنم محبوب بشه

فاطمه چهارشنبه 15 شهریور 1391 ساعت 18:34

خب درمورد وبلاگمون:
کدوم بخشش بهتره؟
ی پیشنهاد برای بهتر شده وبلاگ؟
ی انتقاد؟
اصلا وبلاگ دانشجویی به چه دردی میخوره؟

خدا وکیلی وبلاگمون رو دوست و فکر کنم همه ی بخشش هاش خوب باشه مخصوصاً صندلی داغ . . .
پیشنهاد خاصی ندارم
انتقاد : قالب وبلاگ رو اگه صلاح می دونین عوض کنین تکراری شده اگه هم نه که هیچ
باعث می شه بهتر با هم جر و بحث کنیم

فاطمه چهارشنبه 15 شهریور 1391 ساعت 18:35

صندلی داغ به چه دردی میخوره؟
چه سوالایی از مهمون صندلی داغ باید پرسید؟
دوست دارین نفر بعدی که میاد برای صندلی داغ کی باشه؟

باعث می شه تمام زوایای تاریک ، روشن، اجتماعی ، اقتصادی، فرهنگی ، دینی ، هنری یک شخص بزور بیرون کشیده شه
فکر کنم سؤالا یه نظم خاصی پیدا کردن که خوبن
هر کی دوست داره

مینا چهارشنبه 15 شهریور 1391 ساعت 21:35

میشه یه چند تا از کتابهای خوب و جذابی که راجع به ایرانه باستان خوندین رو معرفی کنین(با اسم نویسنده)؟
ممنون.


کتاب در مورد چه سلسله ای می خواین:
هخامنشی: کورش نامه گزنفون - تاریخ هخامنشی (نویسندش یادم نیست)
اشکانیان: دلاوران پارت - سورنا - کنیز رومی - شاخه زیتون و شمشیر - مهر بانو (من چند تاشو خوندم عالی بودن ولی کامل هنوز نرسیدم) نویسنده= کریم علیزاده - کتاب تاریخ اجتماعی و سیاسی اشکانیان نوشته محمد جواد مشکور (اگه اشتباه نکنم) عالیه من خودم این کتاب رو نخوندم فقط تیکه تیکه دیدم - کتاب تاریخ امپراطوری اشکانی هم عالیه
ساسانیان:کارنامه اردشیر بابکان (فکر کنم صادق هدایت) - کتابهای کریستین سالور عالین (قباد و قیام مزدکیان یکیشه) - کتابهای کریم علیزاده (ملکه شوکران - منم شاپور اول) - یه سری pdf هم هست به نام فراز و فرود ساسانیان عالیه توی سایت چالدران پیدا می شه.
کتاب تاریخی جامع= کتاب تاریخ ایران باستان نوشته م.م.دیاکونوف(البته دیگه چاپ نمیشه) عالیه - کتابهای حسن پیرنیا رو نخوندم نمی دونم چحورین ولی توی بقیه کتابها ازش برداشت کردن

ولی توصیه می کنم همه زندگی ارد دوم ، سورنا، وهسیز (وهیسز) رو حتماً بخونن ، این سه تا با هم بودن و توی جنگ حران ارد امپراطور بود، وهسیز نماینده ارد بود که رفت پیش کراسوس امپراطور رومی ، و سورنا هم ژنرال جنگ بود
در ضمن پلوتارک هم یه چیزهایی در مورد ایران گفته

مینا چهارشنبه 15 شهریور 1391 ساعت 21:36

اگه یه قاب خالی رو دیوار اتاقتون باشه دوست دارین توش چه عکسی بذارین؟

پدرم مادرم

مینا چهارشنبه 15 شهریور 1391 ساعت 21:39

اگه یه پسر بیست و سه چار ساله داشته باشین ، یه روز دارین لباستونو که به چوب لباسی آویزونه و شلوار پسرتون روش آویزونه رو برمیدارین که شلواره میوفته زمین و یه پاکت سیگار از جیبش میزنه بیرون!!با پسرتونو چه رفتاری میکنین؟ چی بهش میگین؟

خوب فکر کنم ناراحت میشم اما بهش می گم بد و برات ضرر داره ولی مجبورش نمکی کنم که نکشه شاید دوست داشته باشه بکشه، در کل آزادی اون رو من نمی تونم محدود کنم

مینا چهارشنبه 15 شهریور 1391 ساعت 21:39

به نظرتون زندگیتون چه رنگیه؟

سبز

مینا چهارشنبه 15 شهریور 1391 ساعت 21:40

کدوم فصل سال رو بیشتر از همه دوست دارین؟

بهار

الهام پنج‌شنبه 16 شهریور 1391 ساعت 09:59

خیلی رو تاریخ ایران باستان تعصب دارین؟
علم بهتر است یا ثروت؟ چرا؟

آره خداییش چون داستان افتخارات و زندگی اجداد بزرگمه
شکسپیر : داشتن علم بهتر از داشتن ثروته اما نداشتن ثروت بدتر از نداشتن علم

الهام پنج‌شنبه 16 شهریور 1391 ساعت 10:08

نظرتون راجع به کلاسمون؟

خیلی ازش خوشم میاد

الهام پنج‌شنبه 16 شهریور 1391 ساعت 10:11

اگه ساعت برناردو ( یادتونه که؟!! ) داشتین باهاش چی کار میکردین؟

سر جلسات امتحان همیشه باهام بود
نمیشه بزنی عقب یا جلو ؟

مرضیه پنج‌شنبه 16 شهریور 1391 ساعت 15:09

پرسپولیس یا استقلال(
پرسپولیس یا سپاهان؟

پرسپولیس

AT پنج‌شنبه 16 شهریور 1391 ساعت 21:50

خب حالا به جز کتاب تاریخی چه کتاب قشنگ دیگه ای خوندین؟

کتابهای هری پاتر رو خوندم و دیگه کتابهای شعر مخصوصاً دیوان شمس و دیگه چیزی یادم نمیاد

AT جمعه 17 شهریور 1391 ساعت 19:37

چرا شما در چند دوره هی وزیر اقتصاد شدین؟

لیاقت

الهام شنبه 18 شهریور 1391 ساعت 09:44

چی تو این دنیا بیشتر از همه آزارتون میده؟
اگخ میتونستین یه جای دنیا رو تغییر بدین چی کار میکردین؟
اگه رئیس جمهور بودین چی کار میکردین؟

توی این دنیا بعد از اهانت به تاریخ ایران، تبعیض خیلی آزارم میده و نامردی.
تغییر نمی دم ؟ چون حکمت من بیشتر از خدا که نیست حتماً خدا خودش یه چیزی می دونه که اینطوریش کرده
اگه رئیس جمهور بودم به دانشجویا (مخصوصاً آی تی) حقوق و تسهیلات و وام و . . . می دادم.

الهام شنبه 18 شهریور 1391 ساعت 09:45

تو فخیمانه نوشتین "من هنوزم...." شما هنوزم چی؟ کاملش کنین لطفا!

شرمندتم

الهام شنبه 18 شهریور 1391 ساعت 09:47

بهترین جکی که تا حالا شنیدین؟

یکیش این بود: به یکی میگن برو محله های غیر شیعه نوحه بخون ولی از یزید، شمر و اینا اسمی نبر. میگه: پس بگم امام حسین رو ماشین کشت.
و بقیه رو نمیشه گفت

الهام شنبه 18 شهریور 1391 ساعت 09:48

احیانا تو انتخاب واحد که به مشکلی برنخوردین؟

یه مشکل کوچیکی بود ولی درست شد (با تشکر از کامران)

بروبچ شنبه 18 شهریور 1391 ساعت 09:50

نظرتون راجع به افراد زیر چیه؟
1_آدولف هیتلر
2_استیو جابز
3_علی شریعتی
4_مهران مدیری
5_ابراهام لینکلن
6_آقای نصر
7_راسل
8_ویل دورانت
9_آلبرت انیشتین
10_سیندرلا
11_استاد رضایی
12_حاجی گیرینوف
13_sid
14_استاد ملا
15_کلینتون

1_آدولف هیتلر = جنگ طلب
2_استیو جابز= مخ
3_علی شریعتی= مخ
4_مهران مدیری= خدای طنز ایران
5_ابراهام لینکلن = آمریکایی فکر کنم
6_آقای نصر = باهاش نداشتم
7_راسل = کی؟
8_ویل دورانت = عالی
9_آلبرت انیشتین = مخخ
10_سیندرلا = نظری ندارم
11_استاد رضایی = عالییییییییییییییییییییییییییییییییی (البته استاد مهران رضایی)
12_حاجی گیرینوف = فقط شنیدم اصلاً نمی دونم چیه
13_ sid = بامزه بود
14_استاد ملا = عالی بود
15_کلینتون = . . .

الهام شنبه 18 شهریور 1391 ساعت 23:10

ساعت برناردو نمیشه زد عقب یا جلو.

اون جمله هه رو کامل نکردینا، یادتون باشه.

چرا تو جشن اون سواله رو دو بار از شما پرسیدن؟؟؟

واقعاً نمی دونم ؟
بهم نمیاد اهل اینکارا باشما

الهام شنبه 18 شهریور 1391 ساعت 23:12

از مرگ میترسین؟

کم

الهام شنبه 18 شهریور 1391 ساعت 23:17

به چه قیمتی حاضر میشین غرورتونو زیر پا بذارین؟

به هیچ قیمتی
البته غرور داریم تا غرور؟ جلوی کسی باید غرور داشت جلوی کسی نباید داشت و کلی ریزه کاری های دیگه
راستی چرا این سؤال رو پرسیدین ؟ (خیلی غرور دارم)

الهام شنبه 18 شهریور 1391 ساعت 23:17

از مرگ میترسین؟

شما خودتون چرا این سؤال رو دوبار پرسیدین

فاطمه یکشنبه 19 شهریور 1391 ساعت 20:20

از تابستون خسته نشدین؟دلتون نمیخواد بیاین دانشگاه؟(خداییشو بگینا)

آره خداییش از بیکاری خسته شدم دلم هم میخواد بیام دانشگاه ولی از همین الآن دلتنگ خونم

فاطمه یکشنبه 19 شهریور 1391 ساعت 20:23

کتابای هری پاترو خوندین؟!!واقعا؟فکر نمیکردم ی روز ی پسر بگه این کتابو خونده!
کدوم داستانش(جلدش؟قسمتش؟....کدومش درسته؟)قشنگ تر بود؟

یادم نیست دقیقاً ولی کلاً خوب بود (جلد هفتمش بهتر بود)

فاطمه یکشنبه 19 شهریور 1391 ساعت 20:30

اگه توی جشن جایزه نفیس مسابقه رو برنده میشدین چه عکس العملی از خودتون نشون میدادین؟
باهاش چیکار میکردی؟
به خانواده نشونش میدادین؟

نمی دونم چه عکس العملی می تونم داشته باشم!
خوب چیکارش می تونم بکنم!
بهشون نشون می دادم؟

فاطمه یکشنبه 19 شهریور 1391 ساعت 20:36

"خیلی غرور دارم"
اینجوری به نظر میاد!!!شرمنده ها.ولی اوایل ترم یک فکر میکردیم(شاید فکر میکردم)خیلی مغرور باشین.ی جورایی خیلی خیلی!
حالا واقعا آدم مغروری هستین؟(چیزی کهخوتون فکر میکنین)

مردا کلاً غرور دارن

فاطمه یکشنبه 19 شهریور 1391 ساعت 20:38

درمورد سوال"نظرتون راجع به افراد زیر چیه؟"
فهمیدین sidکیه؟!!ما کلی فکر کردیم چیجوری بنویسیم بقیه متوجه منظورمون بشن!راستشو بگین تو گوگل سرچ کردین ، نه؟

اگه سید همونیه که توعصر یخبندان بود نه سرچ نکردم دیدمش
حالا این سید همون سیده

فاطمه یکشنبه 19 شهریور 1391 ساعت 20:41

قصد ندارین معادلاتو با ریاضی2 همنیاز کنین؟

آره اگه بشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد