سلام به بچه های نامردددددد
دستتون درد نکنه که کلاس فیزیک رفتین...
ما هم شنبه خوابگاه بودیم ولی چون تو سایت زده بودین که شنبه نرین کلاس به خاطر بقیه ی بچه هاما هم نرفتیم:-/
خیلی نامردیننننننننن
واسه مبانی هم بازم از اون دو نفر که رفتن سر کلاسو باعث شدن فریا حضور غیاب کنه ممنونیم لطفا توضیحاتونو بذارین واسه ی کلاس
همه مون خیلی عصبانییمااااااااااااااااااااااااااااا
مگه آقای نماینده: با خانوم خادم در مورد تعطیلی۳شنبه ایمیل ندادین که ایشون به گروه ایمیل زدن در مورد درس فردا؟؟؟اگه صحبت نکردین لطفا بهشون بگین که نرن سر کلاسو بعدشم ناراحت بشن از دستمون که چرا باهاشون هماهنگ نکردیم...
این شعر کاندیدای شعر برگزیده سال 2005 شده و توسط یک بچه آفریقایی نوشته شده که استدلال شگفت انگیزی داره.
وقتی به دنیا میام، سیاهم،
وقتی بزرگ میشم، سیاهم
وقتی میرم زیر آفتاب، سیاهم، وقتی می ترسم، سیاهم
وقتی مریض میشم، سیاهم، وقتی می میرم، هنوزم سیاهم
و تو، آدم سفید
وقتی
به دنیا میای، صورتی ای، وقتی بزرگ میشی، سفیدی
وقتی میری زیر آفتاب، قرمزی،
وقتی سردت میشه، آبی ای
وقتی می ترسی، زردی، وقتی مریض میشی، سبزی
و وقتی
می میری، خاکستری ای
و تو به من میگی رنگین پوست؟؟؟
روزی مردی داخل چاهی افتاد و بسیار دردش آمد ...
یک روحانی او را دید و گفت :حتما گناهی انجام داده ای
یک دانشمند عمق چاه و رطوبت خاک آن را اندازه گرفت
یک روزنامه نگار در مورد دردهایش با او مصاحبه کرد
یک یوگیست به او گفت : این چاله و همچنین دردت فقط در ذهن تو هستند در واقعیت وجود ندارند
یک پزشک برای او دو قرص آسپرین پایین انداخت
یک پرستار کنار چاه ایستاد و با او گریه کرد
یک روانشناس او را تحریک کرد تا دلایلی را که پدر و مادرش او را آمادهافتادن به داخل چاه کرده بودند پیدا کند
یک تقویت کننده فکر او را نصیحت کرد که : خواستن توانستن است
یک فرد خوشبین به او گفت : ممکن بود یکی از پاهات رو بشکنی
سپس فرد بیسوادی گذشت و دست او را گرفت و او را از چاه بیرون آورد...
سؤال از این قرار بود:
نظر خودتان را راجع به راه حل کمبود غذا در سایر کشورها صادقانه بیان کنید؟
و جالب اینکه کسی جوابی نداد
...؟؟؟؟
....؟؟؟؟؟
.....؟؟؟؟؟؟
.......؟؟؟؟؟؟؟؟
چون در آفریقا کسی نمی دانست 'غذا' یعنی چه؟
در اروپای غربی کسی نمی دانست 'کمبود' یعنی چه؟
و در آمریکا کسی نمی دانست 'سایر کشورها' یعنی چه؟
شش سال اوّل زندگی:
� گریه نکن
� شیطونی نکن
� دست تو دماغت نکن
� مامانت رو اذیّت نکن
� روی دیوار نقاشی نکن
� انگشتت رو تو پریز برق نکن
� دمپایی بابا رو پات نکن
� به خورشید نگاه نکن
� تو کمد مامان فضولی نکن
� اسباببازیها رو تو دهنت نکن
�دماغت رو تو لوله جاروبرقی نکن
ادامه ی طرح در ادامه مطلب
گفتم خدایادلم گرفته:گفت از من؟
گفتم خدایادلم راربودن:گفت پیش ازمن؟
گفتم خدایاچقدر دوری:گفت تویامن؟
گفتم خدایاتنهاترینم:گفت بیشتر از من؟
گفتم خدایاکمک خواستم:گفت غیر از من؟
گفتم خدایادوستت دارم:گفت بیشتر از من؟
گفتم خدایا اینقدر نگو من:گفت تویامن؟
.
.
.
خدایامنو ببخش به خاطر همه درهایی که کوبیدمو خونه ی تو نبود...
قانون پایستگی واحدهای درسی:
واحدهانه ازبین میروند نه پاس میشوند بلکه ازترمی به ترم بعد منتقل میشوند
شیریاخط دانشجویی:
اگه شیراومدمی خوابم.
اگه خط اومد تلویزیون نگاه میکنم.
اگه راست واستاد درس میخونم
چقدر خوشحـال بود شیطــان ...
وقتی سیب را چیدم ...
گمان می کرد فریب داده است مرا
نمی دانست ...
تو پرسیده بودی :
مرا بیشتر دوست داری . . .
یا ماندن در بهشـــت را"
سلام به همه
پیش خودمون بمونه
امروز داشتم واس خودم بازی میکردم که دیدم
مامانم زل زده به من
منم خجالت کشیدم و عروسکامو جم کردم و خودم و زدم به اون راه که مثلا دارم اتاقمو جم و جور میکنم
بعد دیدم نه خیر مامانم ول کن نی
هی نگاه میکنه
منم بهش گفتم:چیزی شده؟
زد زیره خنده و گفت یه چیزی می خواستم بهت بگم
ولی دیدم هنوز بچه ای
منم که حس کنجکاویم داشت منو میترکوند
رفتم پیشش و کلی خواهش کردم که بهم بگه
با خودم گفتم شاید می خواد باهام درد و دل کنه یا اینکه یه چیزی می خواد بگه یا اینکه یه چیزی شده من خبر ندارم
خلاصه بعد نیم ساعت خواهش و التماس
اومد گفت هیچی بابا می خواستم بگم بیا آشغالارو بزار دم در.....