به آرامی آغاز به مردن میکنی ...


به آرامی آغاز به مردن می کنی

اگر سفر نکنی، 

اگر چیزی نخوانی، 

اگر به اصوات زندگی گوش ندهی، 

اگر از خودت قدردانی نکنی. 

 

به آرامی آغاز به مردن می کنی 

زمانی که خودباوری را در خودت بکشی، 

وقتی نگذاری دیگران به تو کمک کنند. 

 

به آرامی آغاز به مردن می کنی 

اگر برده ی عادات خود شوی، 

اگر همیشه از یک راه تکراری بروی، 

اگر روزمرگی را تغییر ندهی، 

اگر رنگ های متفاوت به تن نکنی، 

یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی. 

 

تو به آرامی آغاز به مردن می کنی 

اگر از شور و حرارت، 

از احساس سرکش، 

و از چیزهایی که 

چشمانت را به درخشش وا میدارند، 

و ضربان قلبت را تندتر می کنند 

دوری کنی. 

 

تو به آرامی آغاز به مردن میکنی 

اگر هنگامی که با شغلت یا وضع خود شاد نیستی 

آن را عوض نکنی، 

اگر ورای رویاها نروی، 

اگر به خودت اجازه ندهی که حداقل یک بار در تمام زندگی 

ورای مصلحت اندیشی بروی. 

 

امروز زندگی را آغاز کن ... 

امروز مخاطره کن ... 

امروز کاری بکن ...

نگذار که به آرامی بمیری ...

شادی را فراموش نکن !!!! 

 

  

 

 "شعری از پابلو نرودا ، ترجمه ی احمد شاملو"