دانشجو گر عاشق شود بی پرده مشروط می شود، چیزی شبیه حذف ترم با عشق
ممکن می شود!
دانشجوی پسر + دانشجوی پسر = انتظار برای رسیدن ۲ دانشجوی دیگر جهت بازی
حکم دانشجوی دختر + دانشجوی پسر = عشق دانشجوی دختر + دانشجوی دختر =
غیبت از یه دانشجوی پسر
شمع شدی، شعله شدی، سوختی
خاک تو سرت
بعد 8 ترم
هیچی نیاموختی
دست
از طلب ندارم، تا جان من برآید
یا تن رسد به مدرک، یا جان ز تن درآید
تا حالا یه بچه مارمولک دُم بریده ی
تحصیلکرده رو تو یه
پلاستیک پرس شده دیدی؟ اگه ندیدی یه نگاه به کارت دانشجوئیت بنداز!!!
دانشجوی تازه وارد : هالوی خوش شانس
دانشجویان ساکن خوابگاه : جنگجویان
کوهستان
دانشجویان پرسر و صدا = گروه لیان شان پو
دانشجوی پزشکی : به
خاطر یک مشت دلار
خانواده دانشجویان : بینوایان
دانشجوی مدل رپی :
الو، الو، من جوجوام
انتخاب درس افتاده : زخم کهنه
اولین امتحان :
جدال با سرنوشت
مراقبین امتحان : سایه عقاب
تقلب : عملیات سری
روز
دریافت کارنامه : روز واقعه
اعتراض دانشجو : بایکوت
اعتراض برای
کیفیت غذا : می خواهم زنده بمانم
دانشجوی اخراجی : مردی که به زانو در
آمد
آینده تحصیل کرده : دست فروش
رئیس دانشگاه : مرد نامرئی
استاد
راهنما : گمشده
دانشجویی که تغییر رشته داده : بازنده
سرویس دانشگاه
: اتوبوسی به سوی مرگ
کتابخانه دانشگاه : خانه عنکبوتان
ژتون فروشی :
آژانس شیشه ای
علت نیافتن بعضی از دانشجویان : رابطه پنهان
التماس
برای نمره : اشک کوسه
سوار شدن به اتوبوس : یورش
ترم آخر : بوی خوش
زندگی
تسویه حساب : خط پایان
عمر دانشجو : بر باد رفته
مسئول
خوابگاه : کاراگاه گجت
ادامه تحصیل تا دکترا : دیدار در استانبول |