وبلاگ دانشجویان مهندسی فناوری اطلاعات دانشگاه اصفهان

وبلاگ دانشجویان it ورودی 90 دانشگاه اصفهان

وبلاگ دانشجویان مهندسی فناوری اطلاعات دانشگاه اصفهان

وبلاگ دانشجویان it ورودی 90 دانشگاه اصفهان

این روزها.....

این روزها همه پروژه درست میکنن!!!

شما چه طور؟؟؟

::سلام::

این روزها گویا همه سر گرمه درست کردنه پروژه های مبانی هستن(البته هر از گاهی به وبلاگ سر هم میزنن!!!)

...

شماهاچیکار کردین؟؟؟درچه وضعین؟؟؟(بنویسین یادگاری بمونه!!!)

...

چقدر از این تایمه بینه دو ترمو استراحت کردین ومشغوله پروژه ها نبودین؟؟؟؟

عاطفه یکشنبه 9 بهمن 1390 ساعت 20:52

نظرات 16 + ارسال نظر

فاطمه یکشنبه 9 بهمن 1390 ساعت 20:54

اول!!!!!

من همش داشتم استراحت میکردم!!!!!

بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــله!!!!
حیف که دوستمی!!!!!!!

لااقل میذاشتی دو دیقه دیگه کامنت میذاشتی بقیه نفهمن با هماهنگی قبلی این پست گذاشته شده!!!!

فاطمه یکشنبه 9 بهمن 1390 ساعت 20:58

حالا مثلا دو دیقه دیگه میومدم نمیفهمیدن؟!!!

نه بابا!!!!!!!!!!!!کی میفهمید؟؟؟به قوله اصفهانیا:(becheyya!!!)

فاطمه یکشنبه 9 بهمن 1390 ساعت 21:03

بذار از خودشون میپرسیم....اگه دیر میومدم میفهمیدین؟!!!

خب یه پیشنهاد.....
بذار از خودشون میپرسیم....اگه دیر میومد میفهمیدین؟!!!
(البته چشمم آب نمیخوره کسی واسه این پست کامنت بذاره که بخواد به این سوال جوابم بده!!)

فاطمه یکشنبه 9 بهمن 1390 ساعت 21:06

خب تفریح بسِس دیگه بیا یاهو ادامه مذاکرات!!!

خب فاطی جون خیلی ممنون که لودادی!!!!!
حالا همه میگن شمادوتا که تو یاهو مذاکره میکنین آخه واسه چی تو وبلاگ برا همدیگه کامنت میذارین بعدشم تازه میرین جواب میدین توهمون کامنتا!!!!!!!!!!!!!!!
چهههههههههههههه واز این حرفا!

فاطمه یکشنبه 9 بهمن 1390 ساعت 21:11

اینو که همه میدونستن!!!!!

وای خدا!!!!!!(اون شکلکه که موهاشو میکنه!!)
اونوقت تویاهوبه من میگه دیگه کامنت گذاشتن بسه بعد هی میاداینجا کامنت میذاره
چههههههههههههههههههههه

علیرضا یکشنبه 9 بهمن 1390 ساعت 22:37

شما اینجا کانوِرسِیشِن راه انداختین ؟!
خب من که اصلا نفهمیدم با هماهنگی قبلی این پستو گذاشتین ! احتمالا بقیه هم نفهمیدن !

پروژه ها رو هم یکیشو فقط نوشتم ...

Oh my god!!!!!
Can you speak english???

چهههههههههههههههههههههههههههههه!!!!

واسه:::پروژه ها رو هم یکیشو فقط نوشتم ...::::
سه بار ما هم باور کردیم!!!!
الهی فقط خلصنا من شر هر چی خـ....خونه

عاطفه دوشنبه 10 بهمن 1390 ساعت 11:22

روزی که این پست رو گذاشتی رفته بودم کوه دیروزش هم متر کردن خیابونا !!

کلا از پروژه ها هم نا امید شدم

خدایا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!(اون شکلکه که موهاشو میکنه هی!!!!)
آخه چرا توقع دارین باور کنیم؟؟!!

زهره دوشنبه 10 بهمن 1390 ساعت 15:36

داغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ کردم
بسسسسسسسسسسسسسسسه
من همش تو خونه بودم مردم
به هیچ جاشم نرسیدم
تو 20.75ای کمتر ازین حرفا بزن
له بشی الهی

مرسی ازتون که راسشو گفتین!!!!!
:::یه فرآیندی هست به نامه غلط کردن:::
بابا!!!...
اگه بگم غلط کردم تمومه؟؟؟
اگه بگم دیگه تکرار نمیشه کار حله؟؟؟

(البته بگم سوتفاهم نشه ها!!!!اون توضیح فرآیند غلط کردن واسه این بود که در پایین میخواستم بگم که غلط کردم توهین به کسی نبوداا...
مثه توابع تو++C!!!!!....)

اسماعیل دوشنبه 10 بهمن 1390 ساعت 18:17

اخه ادم سالم این روزا پروژه مینویسه ؟
در ضمن پروژه رو مینویسن درست نمیکنن

نخیر
حق باشماست.....
آدم ناسالم این روزها پروژه درست میکنه!!!!(قابل توجه همگی!!حتی خود شما هم که پروژه هاتونو درست کردین ولو نمیدین!!!)
پارازیت:
"نمیدونم چرا مد شده همه میگن:درس؟؟؟!!!آخه آدم سالم درس میخونه...من که درس نمیخونم....
پروژه؟؟؟!!!!!آخه آدم سالم پروژه درست میکنه... من که پروژه درست نمیکنم....و.....
آره....ســـــــــــــــــــــــــــــه بارم ما باور میکنیم...چهههههه واز این حرفا
الهی فقط خلصنا من شر هر چی خـ....خونه"
درضمن پروژه رو درست میکنن نمینویسن!!

عاطفه سه‌شنبه 11 بهمن 1390 ساعت 17:26

من اسناد و مدارکی که ثابت می کنه من بیرون بودمو به فاطی نشون دادم

حالا تو میخوای باور کن می خوای نکن

من که ندیدم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
حالا یه روزشوبیرون بودی اونم به خاطره اینکه روزای قبلشو سخت مشغوله پروژه ساختن بودی!!!!
حالا بیخیال
تسلیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم!!!

Aιirεzα سه‌شنبه 11 بهمن 1390 ساعت 18:16

این دعا که واسه خودتون زود تر کار میکنه !
ولی هیچ اشکالی نداره چون درمورد من میزنه Sending Failed !

گفتم که مدارکم مشکل داشته گفتن من مشمول این دعا نمیشم!!
تازه از سردخونه مرخصم کردن(وقتی معدلمو دیدن!!)

Can you speak English???
بــــــــــــــــله!!!برای منم میزنه چههههههههههههههههههه!!
ماهم که باورم کردیم!!آخه ما که در جریانیم که !!

الهام چهارشنبه 12 بهمن 1390 ساعت 10:06

چرا نظر قبلی منو تایید نکردی؟

کدوم نظر؟؟؟؟
به خدا من درجریان نیستم!!!
من همه نظرا رو تایید میکنم!!!

الهام چهارشنبه 12 بهمن 1390 ساعت 17:31

متن نظر قبلی که تو ازش اظهار بی اطلاعی میکنی:
فاطمههههههه!!!!!!!
مطمئنی داشتی استراحت میکردی؟
پس لابد من بودم به دکتر نصیری میگفتم از ۸ صبح تا ۲ نصفه شب کد میزنم و عشق میکنم و چیز یاد میگیرم.
جل الخالق

الهام بانو!!!!(با تخلص شقیقه!!)
ببین این کامنت اصلا برای من نیومده!!!
مطمئنی کاملا ارسال شده شاید اون عدده رو اشتباه وارد کرده بودی و نظرت ارسال نشده و حواستم نبوده و......!!!!!
ولی به هر حال....
چههههههههههههه واز این حرفا!!!!جل الخالق
تو کی اینو شنیدی که من نشنیدم؟؟

الهام پنج‌شنبه 13 بهمن 1390 ساعت 00:11

فکر نکنم تو فرستادنش مشکلی پیش اومده باشه.
روزی که پروژه ها رو نوشته بودید تو ساعت ۳ رفته بودی من ساعت ۴ اومدم دانشگاه با فاطمه و مینا رفتیم پیش استاد. فاطی هم کللللللللی اصرار داشت که پروژه ها خیلی مفید بوده و خیلی چیز یاد گرفته و خیلی دستش راه افتاده و از این حرفا.بعد هم گفت اینقدر با عشق و علاقه کد مینوشته که از ۸ صبح تا ۲ نصفه شب پای کامپیوتر بوده. من هم که فک پایینم تا زانوم اومده بود پایین.
(اول از فاطمه اجازه بگیر بعد این نظرو تایید کن)

فاطی راست گفته که پروژه ها مفید بودن!!!!
به خدا
من تا قبل از این پروژه هادر حده مرغم کد نزده بودم!
اصلا در جریانه آرایه وتابع نبودم با اینکه حالا هم خیلی ضعیفم در این زمینه ها اما بازم این پروژه ها خیلی بهم کمک کردن!!!!!
(پارازیت:
باقالی اینکه نوشتی اول اجازه بگیرم بعد تایید کنم،رو میخواستی تو یه کامنته جداگونه واسم بفرستی!!!!!)

فاطمه پنج‌شنبه 13 بهمن 1390 ساعت 00:32

راست میگه بابا...
باهم رفتیم پیش استاد...به استاد هم گفتم خیلی ممنون بابت این همه تمرین خداییش کمک کرد که دستم راه بیوفته تو کد زدن...ولی عشق میکنم رو نگفتم.
الهام بانو:::من که برای اون کامنته 1کیلو علامت تعجب گذاشتم!!!!
اینم که به استاد گفتم ممنون فقط واسه این بود که مجبور شدم تمرین کنم،وگرنه مگه بــــــــــــــــــــــــــــــوقم به خاطر اینکه نمره دارن این تمرینا تشکر کنم؟!

چهههههههههه!!!!
من دیگه جوابی نمیدم ودخالت نمیکنم،چون بحثتون دیگه خانوادگی شد!!!!!

الهام پنج‌شنبه 13 بهمن 1390 ساعت 15:36

آره نگفتی عشق کردم اونو خودم برداشت کردم
عاطفه میشه منم در جریان این آرایه ها قرار بدی؟ من نبودم پروژه هم تحویل ندادم. تمرین هم تحویل ندادم.

چهههههههههههههههههههههههههه!!!!!!!!

آرایه؟!.....شیب؟!.......صندلی؟!.......
بوم؟!......مستشار؟!......مهران مدیری؟!.....

......

پارازیت:
:::ببینین اینا با هم چشماشونو بهم میزنن چه خشگله!!:::